«انتخابات؛ مسئولیت پذیری اجتماعی؛ ظهور»

«مهمترین ویژگی عصر ظهور»

«انتخابات؛ مسئولیت پذیری اجتماعی؛ ظهور»

چرا به عصر ظهور فکر نمیکنیم؟

یکی از وجوه غربت امام زمان(عج) این است بسیاری از افراد جامعه حتی اندیشمندان ما هنوز موضوع ظهور را جدی نگرفته اند. منظور ما فقط زمان ظهور نیست، بلکه اصل ظهور را جدی نگرفته اند. اینکه یک روزی امام زمان خواهد آمد و حکومت خواهد کرد. این را جدی نگرفته اند.

یکی از موضوعاتی که به نظر میرسد باید درباره آن خیلی بیندیشیم این است که عصر ظهور، چه اتفاقی قرار است بیفتد. آیا ما می توانیم از عصر ظهور الگو برداری کنیم و مشکلات امروز جامعه خودمان را حل کنیم و حتی یک گام به سوی ظهور برداریم؟

 آیه الله بهجت(ره) میفرمودند: “ای کاش می نشستیم و درباره اینکه حضرت غائب چه وقت ظهور می کند با هم گفتگو میکردیم تا لااقل از منتظرین فرج باشیم!” (در محضر بهجت ، ج ۲/ ص ۱۸۸)

حتی ما این را هم مهم ترین ویژگی عصر ظهور نمی گویم، میگوییم برویم درباره عصر ظهور فقط فکر کنیم. همین.

 عصر ظهور اساسا چه عصری است؟ آیا میتوانیم ماکتی از عصر ظهور بسازیم؟ یک کوچه شبیه کوچه های بنی هاشم در جمکران منتها کوچه های قدرتمندی بنی هاشم با نگاه به عصر ظهور بسازیم؟

چرا به عصر ظهور فکر نمی کنیم؟ رسانه ما چقدر می توانند در این زمینه نقش آفرین باشند، مگر هالیود چیکار میکند؟ چرا هالیود مخاطب خودش را به آینده میبرد و اتفاقاتی که قرار هست در آینده رخ بدهد؛ فرضیه سازی میکند؟ چرا ما نمی توانید واقعیت سازی کنیم؟ از واقعیتی که در آینده پیش رو داریم یک تصویر ارائه دهیم؟ عصر ظهور چه عصری است؟

مسئولیت پذیری مردم مهمترین ویژگی عصر ظهور

مهمترین ویژگی عصر ظهور این است، که عصر ظهور، عصر مسئولیت پذیری مردم است. بعضی ها فکر میکنند در عصر ظهور همه مسئولیتها به عهده امام است و ایشان فرمان می دهد و دیگران اطاعت می کنند.

 مسئولیت امام مشخص است، فرمان هم می دهد، اطاعت هم لازم است؛ ولی هیچ وقت کار جامعه ولایی با یک رکن پیش نمی رود. یک رکن اش امام است و مسئولیتی که او دارد، رکن دیگرش مردم هستند و مسئولیتی که مردم دارند.  ما خوب است قبل از کلمه «اطاعت» بگوییم “مسئولیت و مسئولیت پذیری”.  امام به چه کسانی دستور میدهد؟ به آدمهایی که مسئولیت پذیر باشند. مهمترین دستور امام چیست؟ مسئولیت پذیری. چه کسانی میتوانند اطاعت از امام را خوب انجام بدهند؟ آدم هایی که مسئولیت پذیر هستند.

غربت امام عاقبت عدم مسئولیت پذیری مردم

اگر من و شما مسئولیت پذیر نباشیم چه اتفاقی می افتد؟ وقتی امام بیاید، تنها می ماند. امام نمی آید جای مسئولیت من، کاری را انجام بدهد. این نکته خیلی حساسی است. اگر بنا باشد فقط یک نفر با دو تا عنصر و مفهوم «فرمان» و «اطاعت» کار را پیش ببرد، زیاد نیاز به مسئولیت پذیری ندارد؛ با فرمان از مردم کار میکشد و برای اطاعت، اجبار میکند و خودش کار را پیش می برد. سلاطین همین طور بودند. سلاطین و همین روسای جمهورها در همه عالم نیاز ندارند به اینکه مردم مسئولیت پذیر باشند. با شلاق هایی که به گرده مردم میزنند، با سیاست ورزی هایی که انجام می دهند، مردم را فریب میدهند و مثل گله، مردم را هدایت میکنند؛ با قوانین شان، با آن بروکراسی، همه را وادار به کارهایی میکنند که دلشان میخواهد. البته به صورت اکثریت، نمیخواهم بگویم به صورت مطلق.

 برای اینکه این قصه یک کمی روشن بشود و برداشت اشتباه مان را درست بکنیم یک مثال بزنم؛ شبیه اینکه پدر و مادر بچه را به مدرسه تحویل بدهند و مسئولیت درس خواندن بچه را به عهده معلم بیندازند و بگویند “ما از شما میخواهیم این بچه درس بخواند” چرا از ما می خواهید؟ این خودش ما شاء الله برای خودش یک آدمی است. وقتی پدر و مادر و مدرسه حس مسئولیت پذیری را در دانش آموز رشد ندهد و مسئولیت درس خواندن را به عهده خود دانش آموز نگذارند، دانش آموز یا درس خوان نمیشود یا اگر درس خوان هم بشود به درد زندگی و جامعه نخواهد خورد.

مفهوم مسئولیت پذیری مهم تر از مفهوم اطاعت

برای ما که منتظر ظهور هستیم خیلی فرق میکند که همه مسئولیت ها را گردن حضرت بیندازیم یا اینکه بخواهیم در حکومت حضرت مسئولیت پذیر باشیم. اگر میخواهیم در حکومت حضرت، مسئولیت پذیر باشیم، خیلی از مسئولیتهایمان همین الآن روشن است، خب همین ها را بپذیریم. عصر ظهور عصر مسئولیت پذیری است.

باید مفهوم مسئولیت پذیری را برجسته تر از مفهوم اطاعت کرد. چون برداشت مردم از اطاعت، غلط است. برداشت مردم از اطاعت این است که ایشان صفر تا صد را دستور میدهند. نه، این طور نیست. پیامبر گرامی اسلام که هم صفر تا صد امور را دستور نمی دادند، بلکه با تعامل و مسئولیت پذیری مردم کار را پیش میبردند و حتی اگر کار متوقف یا خراب می شد هم میپذیرفتند؛ تا مردم با مسئولیت خودشان کار را جلو بیاورند. این بعد مسئولیت پذیری در رابطه امت و امام، در فضای دین داری، بعد بسیار کمرنگی است. این را باید درست کنیم.

مراحل مسئولیت پذیری

مرحله اول،، مسئولیت پذیری فردی است. یکی از حرف های کلیدی قرآن کریم از اول تا آخر این است که مسئولیت رفتارهای تو با خودت است. حتی به پیغمبرش میفرماید تو در قبال رفتار آنها مسئول نیستی، به این معنا که از تو سؤال بکنیم آنها چرا این طوری رفتار کردند؛ درباره عمل آنها از خودشان سؤال میکنیم تو نگران نباش. هر کسی خودش عواقب کارهای خودش را میبیند “فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ

يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه”  (زلزله ۷ و ۸) . ما وقتی قرآن را نگاه میکنیم، اصلاً برخورد دین با افراد بحث محاسبه نفس است، بحث حساب و کتاب روز قیامت است. آنجا به تو میگویند مسئول این کارها تو بودی. اگر حش مسئولیت پذیری فردی برای کسی جا نیفتد، چه میشود؟ تا برایش یک مشکلی پیش بیاید اول گناهش را گردن دیگران می اندازد. دنبال مقصر یا دنبال منجی میگردد، یا خودش را همیشه مظلوم میبیند. اینها در روان شناسی اسم دارد و من نمیخواهم وارد این بحث ها بشوم. انسان ها باید از این تله ها بگذرند.

 سن تکلیف یعنی از این به بعد مسئولیت کارها با خودت است

مثلاً سن تکلیف یعنی چه؟ یعنی از این به بعد مسئولیت کارهایت دست خودت است. این اشتباه است که در مدرسه، هم قبل از سن تکلیف و هم بعد از سن تکلیف به بچه ها میگوییم “دانش آموز” چون این فرد، از نظر روانی احساس میکند هنوز چیزی تغییر نکرده است و هنوز دیگران باید من را اداره کنند.

وقتی دانش آموز سر کلاس میبیند مسئولیت نظم کلاس به عهده معلم است، شلوغ میکند. وقتی میبیند مسئولیت حضور و غیاب به عهده معلم است، زیرآبی میرود. اصلاً همه چیز به هم می ریزد. شغل کارمندی ترجیحاً خوب نیست من نمیخواهم به کارمندان شریف که احساس مسئولیت میکنند بی احترا می کنم ولی در شغل کارمندی میگویند «شما مسئول نیستی، او مسئول است، او باید بدود، شما کار خودت را انجام بده!” خود به خود آدم به سمت “از زیر کار در رفتن” سوق داده میشود.

بسیاری از مقدرات الهی به خاطر عملکرد خود ما است

مسئولیت کار خودت را خودت به عهده بگیر. مسئولیت پذیری فردی خیلی مهم است. شاید لازم باشد شما یک ماه رمضان درباره بلوغ انسانها و اصول تربیتی ای که باید رعایت بشود تا این مسئولیت پذیری اتفاق بیفتد برنامه بگذارید برای اینکه مسئولیت کار خودشان را حتی پیش از آمدن مقدرات الهی – خودشان به عهده بگیرند، چون بسیاری از مقدرات الهی به خاطر عملکرد خود ما است. به همین دلیل هر سال خدا می ایستد ببیند ما چه کار کردیم تا مقدرات سال بعد را تنظیم بکند.

خود خدا میتواند مقدرات ما را از اول تا آخر تنظیم بکند، ولی بناست مقدرات عکس العمل رفتارهای ما باشد. البته روز قیامت پرده ها را کنار می زنند و به آدم حالی میکنند که مسئول همه این اتفاقات خود تو بودی .

امام باقر علیه السلام : پذیرش مسئولیت یک خانواده بالاتر از هفتاد حج است

مسئولیت پذیری فردی با مسئولیت پذیری جمعی و خانوادگی همراه هستند. قبلاً عرض کردم الان دارند مسئولیت پذیری خانوادگی را ضعیف میکنند. مثال بزنم امام باقر فرمودند ارزش حج برایم بالاتر از این است که هفتاد غلام را بخرم و در راه خدا آزاد کنم. (همان طور که میدانید آزاد کردن غلام در راه خدا خیلی مهم است چون نجات زندگی یک انسان است.)

بعد می فرماید ولی ارزش سرپرستی یک خانواده برایم بالاتر از هفتاد حج است. (ثواب الأعمال، شیخ صدوق ٫ ص (۱۴) این یعنی همان مسئولیت پذیری خانوادگی .

تمرین “مسئولیت پذیری اجتماعی” در مدرسه

بعد از مسئولیت پذیری خانوادگی وارد مسئولیت پذیری اجتماعی میشویم. بچه ها باید مسئولیت پذیری اجتماعی را در مدرسه تمرین کنند. در یک مدرسه ای به بچه ها گفتیم که بازی های تان را خودتان باید تعیین کنید، بچه ها کارگروه دارند و خودشان برای بازی تصمیم میگیرند از این اوضاع شش ماه نمیگذرد که پدر و مادرهای این بچه ها گفتند که الان همه چیز عوض شد و انگار یک تحول رخ داده است. حالا به سراغ کلمه دولت کریمه برویم، بچه ای که پدر و مادرش او را زیاد تحقیر کرده باشند، زیاد ترسانده باشند، گرامی نداشته باشند، مسئولیت پذیری اش در مدرسه در یک چنین فضایی ضعیف است؛ از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند، بچه ای که پدر و مادر به او احترام گذاشته باشند مسئولیت پذیری اش بالاست.

ما با یک دبستان همفکری داریم از همان دوران دبستان بنا شد بچه ها مسئولیت پذیر باشند و در مدرسه همین را تمرین کنند. کسی که مسئولیت پذیر بشود برای اینکه مسئولیتهایش را انجام بدهد خودش شب ها کتابها را باز میکند و میخواند یا از طریق اینترنت مطالعه میکند و سواد یاد میگیرد. سواد در مقابل آدمیت چیز زیاد مهمی نیست که پدر و مادر از مدرسه، صرفاً انتظار دارند که بچه آنها نمره خوب بگیرد. مسئولیت پای خود بچه است چرا شما در خانه به عنوان بچه با او برخورد میکنید؟ پدر و مادر خوب در خانه مسئولیت پذیری را یاد می دهند.

مدرسه محل تمرین مسئولیت پذیری است. چرا معلم یا معاون آموزشی مدرسه باید مسئول حضور و غیاب باشد؟ در مدرسه به جای حضور و غیاب مسئولین مدرسه حضور و غیاب را به عهده خود بچه ها بگذاریم به آنها بگوییم اگر کسی غایب شد شما خودتان مسئول هستید زنگ بزنید و پیگیری کنید و ببینید برای رفیق شما چه مشکلی پیش آمده و چرا نیامده است؟

آدم یعنی مسئولیت پذیر

ما آدم هستیم و مسئولیت پذیر. اگر مسئولیت پذیری را از انسان برداری با بره و برده چه فرقی خواهد کرد؟ اختیار هم دیگر به درد نمی خورد، آدم هایی که مسئولیت پذیر نیستند کارشان به بردگی کشیده می شود دولت کریمه یعنی کرامتی که برای مردم قائل است با مسئولیتی که روی دوش مردم هست ارتباط دارد.

جهنمیان در قیامت به خدا میگویند خدایا اگر تو میخواستی ما را هدایت میکردی (أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانَ لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ: زمر ٫ ۵۷) (وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللهُ ما عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ؛ نحل (۳۵) یعنی خطای خود را به گردن خدا می اندازند. خدا در قرآن بارها می فرماید چرا گردن من می اندازید؟ مسئولیت پای شما است إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا» (اسراء ۷)

آدم هایی که مسئولیت پذیر نیستند یک حرف دیگر هم میزنند؛ میگویند خدایا! کسانی که ما را گمراه کردند یعنی این مستکبرها، زورگوها و ظالم ها را دوبرابر عذاب کن خدا میفرماید هر دوتایتان را دوبرابر عذاب میکنم رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَأَتِهِمْ عَذَاباً ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلِّ ضِعْفُ وَلكِنْ لا تَعْلَمُون » (اعراف (۳۸). یعنی کسانی که در مقابل ظالم ها و مستکبرها مقهور بودند اینها هم دو برابر عذاب میشوند چرا دوبرابر؟ چون تو به او قدرت دادی چرا الآن مسئولیت را نمی پذیری و به گردن او می اندازی؟ مسئولیت اجتماعی یعنی اینکه “من مسئول هستم”.

عدم مسئولیت پذیری سیاسی مشکل مردم مدینه

پیامبر گرامی اسلام میخواستند مردم را رشد بدهند تا به اوج مکارم اخلاق و دین داری برسانند مردم در چه زمینه ای رشد نکردند؟ آنها یک مقدار مسئولیت پذیری اجتماعی داشتند ولی مسئولیت پذیری سیاسی نداشتند مسئولیت پذیری سیاسی یعنی برای انسان مهم باشد که قدرت دست چه کسی میافتد کسی که مسئولیت پذیری سیاسی ندارد میگوید من که مستقیم درگیر نیستم حالا فعلاً نشسته ام و زندگی میکنم یا میگوید:”سری که درد نمیکند چرا دستمال ببندم؟! “

روضه هایی که ما برای آنها گریه میکنیم – از فاطمیه تا زمان امام حسین – ناشی از یک ضعف عمده است؛ ناشی از منافقان و دشمنان و قاتلان و…. نیست. آنها کار خودشان را انجام دادند. مثلاً شما از شمر و یزید جز همین جنایتها چه انتظاری دارید؟ از قنفذ چه انتظاری جز این دارید؟ این قبیل افراد در هر جامعه ای هم هستند در جامعه امام زمان است هم این تیپ آدمها هستند این طوری نیست که نباشند. این طوری نیست که حق منتظر باشد تا اول همه ظالمها بمیرند بعد بیاید آن چیزی که که موجب این همه مصیبت شد، مسئولیت ناپذیری سیاسی مردم است.

حضرت زهرای اطهر با آن فردی که فدک را گرفته بود صحبت کرد ولی به نتیجه نرسید. آن فرد که فدک را گرفته بود گفت اگر این مردم بگویند فدک را بده من هم میدهم حضرت زهرا مردم را صدا زد ولی مردم سرشان را پایین انداختند گریه میکردند، یعنی حضرت زهرا را دوست داشتند اما احساس مسئولیت سیاسی نداشتند. همین الآن حتی خیلی از ما طلبه ها هم احساس مسئولیت سیاسی نداریم به همین دلیل حرکتی نمیکنیم که آبروی مان مخدوش بشود.

نقص فرهنگی ما در مسئولیت پذیری

مسئولیت پذیری در مرحله فردی در فرهنگ ما دچار نقص است ما در فرهنگ مان دانش آموزهای مان را نوعاً مسئولیت پذیر بار نمی آوریم. برای همین دین داری ضعیف است. مسئولیت پذیری به عنوان امر خانوادگی هم ضعیف است برای همین آمار طلاق بالا و آمار ازدواج و آمار بچه داری کم است در جامعه ما مسئولیت پذیری به عنوان امر اجتماعی هم ضعیف است. جز دو سه تا مانور خوبی که در مواسات و فعالیتهایی از این قبیل صورت گرفت ما در این زمینه ها نقص های فراوان داریم.

ساختارها و مناسبات اجتماعی مانع رشد مسئولیت پذیری اجتماعی

یکی از دلایل این نقصهای فراوان در زمینه مسئولیت پذیری چیست؟

این است که ما جامعه پرقانونی داریم. متأسفانه کشور ما یکی از پرکارترین مجالس قانونگذاری را در جهان دارد؛ این غلط است. یعنی ساختارهای اجتماعی ما و به قول جامعه شناسها و مناسبات اجتماعی ما جواب نمی دهد لذا مدام باید قانون بگذارید دوباره نمیشود و یک قانون دیگر برای کنترل آن میگذارید و…. دائم نظارت و کنترل میکنید و همین طور دولت را بزرگتر میکنید امور را به عهده خود مردم بگذاریم.

حالا بعضی ها که یک چیزی خوانده اند به نام “نئولیبرال” و میگویند که فلانی دولت را حذف کرد یا به سمت حذف کردن دولت رفت. در این زمینه ها میشود از امام خاطراتی را بیان کرد تا معلوم شود نظر ایشان چیست.

دولت نقش خودش را باید درست ایفا کند. الآن دولت ها نوعاً هم نقش خودشان را درست ایفا نمیکنند هم برای آن جایی که مردم می خواهند نقش خودشان را درست ایفا کنند مشکل درست میکنند. از یک کارخانه دار بپرس از یک دانشجو که میخواهد صنایع دانش بنیان راه بیندازد بپرس چه موانعی سر راهش میگذرند، پدرش را در می آورند. از نظر اجتماعی و سیاسی مسئولیت پذیری در فرهنگ ما به شدت ضعیف است، ما مسئولیت پذیری سیاسی را از ارزشهای دینی حذف کرده ایم.

از نظر اجتماعی مسئولیت پذیری در فرهنگ ما به شدت ضعیف است. از نظر سیاسی هم مسئولیت پذیری در جامعه ما به شدت ضعیف است. چرا؟ چون مهمترین توصیه دینی که در برنامه های تلویزیون نوعاً ما طلبه ها میگوییم، احساس مسئولیت سیاسی نیست؛ چیزهای دیگری می گوییم تذکرات دیگری میدهیم.

در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام چه چیزهایی برجسته بود؟ مثلاً یک عده ای از مردم نماز را غلط میخوانند حضرت فرمودند این نماز طبق احکام شرعی زمان پیغمبر غلط است. مردم اعتراض کردند. امیرالمومنین هم آنها را رها کرد چون کارهای مهم تر داشت …. فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قُلْ لَهُمْ صَلُّوا، (تهذيب الأحكام ۳/۷۰) سراغ معاویه رفت و حاضر نشد یک روز هم معاویه را تحمل کند بعضی افراد به آن حضرت پیشنهاد کردند تا استقرار و تثبیت حکومت معاویه را بر ولایت شام ابقاء کند ولی امیرالمومنین این پیشنهادها را نپذیرفت. آن حضرت نماز غلط را تحمل کرد ولی معاویه را تحمل نکرد. ( فَقَالَ لَهُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، إِنَّ مُعَاوِيَةَ مَنْ قَدْ عَرَفْتَ وَقَدْ وَلَاهُ الشَّامَ مَنْ قَدْ كَانَ قَبْلَكَ، فَوَلِهِ أَنْتَ كَيْمَا تَتَّسِقَ عُرَى الْأُمُورِ ثُمَّ اعْزِلْهُ إِنْ بَدَا لَكَ. فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَتَضْمَنُ لِي عُمْرِي يَا مُغِيرَةً فِيمَا بَيْنَ تَوْلِيَتِهِ إِلَى خَلْعِهِ قَالَ: لَا قَالَ لَا يَسْأَلُنِي اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَنْ تَوْلِيَتِهِ عَلَى رَجُلَيْنِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ لَيْلَةً سَوْدَاءَ أَبَداً: (امانی، شیخ طوسی / ص (۸۷)

الآن مردم از ما طلبه ها و آخوندها انتظار دارند اول نماز را درست کنیم نه اینکه سراغ سیاست برویم در حالی که اگر مردم در اداره محل شان مشکلی دیدند باید بروند آخوند مسجد آنجا را پیدا کنند و بگویند «اینجا از من رشوه خواستند شما اینجا برای چه نماز میخوانی؟» آن وقت اگر این روحانی هم رفت اعتراض کرد باید حرفش مسموع باشد. یعنی وقتی یک روحانی این مسئله را بیان میکند مسئولان بررسی کنند. مردم از روحانی انتظار دارند حمد و سوره شان را درست کند اگر یک نفر به روحانی بگوید در فلان اداره از من رشوه خواستند مردم به او میگویند به این روحانی چه کار داری؟ آن روحانی هم میگوید ما اینجا نماز می خوانیم، تقصیر ما چیست؟ ما هم مثل شما هستیم این خیلی بد است. ما از نظر ارزشهای دینی هم این قصه را حذف کرده ایم.

دو مفهوم کلیدی قرآن درباره احساس مسئولیت

در احساس مسئولیت اجتماعی و به ویژه سیاسی امر به معروف و نهی از منکر خیلی مهم است. دو مفهوم کلیدی در قرآن کریم هست که به این احساس مسئولیت اشاره میکند یکی اینکه مؤمنون اولیاء یکدیگرند: «و الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْض» (توبه ۷۱) یعنی مومنان امور همدیگر را به عهده دارند که آن عهده داری آنها را با هم منسجم و در هم ادغام میکند مفهوم دوم امر به معروف و نهی از منکر است. اسم فعالیت مسئولانه را در قرآن امر به معروف و نهی از منکر گذاشته است.

ببینید جهاد در راه خدا چقدر اهمیت دارد؟ جهاد باغی است که گلش شهادت است. فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أوْلِيَائِهِ» (نهج البلاغه، صبحی صالح ٫ ص (۶۹) امیرالمؤمنین می فرماید جهاد دری از درهای بهشت است که خدا برای خاصان از اولیاء خودش باز میکند. بسیاری از اولیاء خدا هم توفیق جهاد پیدا نکرده اند.

بالاترین امر به معروف و نهی از منکر

امیرالمومنین در کلام دیگری می فرماید «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لجى (نهج البلاغه، صبحی صالح ص۵۴۲) تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند یک قطره آب دهان در مقابل دریایی عمیق است. در واقع ارزش جهاد در مقابل ارزش امر به معروف و نهی از منکر نزدیک به صفر است. آیا ما این روایت را باور میکنیم؟

در ادامه می فرماید: «أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر» بالاترین امر به معروف و نهی از منکر این است که در برابر یک حاکم ظالم از عدالت حرف بزنی و او را به عدالت امر کنی یعنی اینکه جلوی یک مدیر فاسد بایستی یعنی یک امر کاملاً سیاسی این بالاترین نمونه از برترین عمل یک اقدام سیاسی است. امر به معروف و نهی از منکر فعالیتی است که مسئولیت اجتماعی ما را نشان میدهد اگر مسئولیت پذیری در جامعه جا نیفتد امر به معروف و نهی از منکر فضولی و مزاحمت تلقی میشود و نمی شود از آن حرف زد ما باید اول مسئله مسئولیت پذیری را حل کنیم. چون جامعه ما در این باره بسیار ضعیف است.

مؤمن نسبت به دیگران مثل مادر دلسوز است

یک مفهوم دیگر هم هست به نام نصیحت. از رسول خدا نقل است که فرمود دین همان نصیحت است «الدين النصيحة (دعائم الاسلام ٫ ج ۲ ص ۴۷) نصیحت یعنی خیرخواهی و دلسوزی در امر به معروف و نهی از منکر ممکن است من از موضع بالا دیگران را ببینم و بد برخورد بکنم ولی نصیحت این طور نیست امیر المؤمنین فرمود: الْمُؤْمِنُ غَرِيزَتُهُ النَّصْح » (تصنيف غرر الحکم/ ص ۲۵۵) کسی مؤمن بشود غریزه اش دلسوزی است اصلا نمیتواند دلسوزی نکند برای بقیه مثل مادر میشود. ما در نمیتواند ببیند بچه اش دارد به سمت آبجوش می رود و او ساکت بنشیند و نگاه کند.

رهبری مردمی که حاضر نیستند…

مقام معظم رهبری ذیل آیه ۶۲ سوره توبه می فرماید: «در اجتماعی که بر اساس مسئولیت پذیری گردش میکند و در رأس اجتماع حاکمی الهی قرار گرفته است مردم سست عنصر زندگی راحتی ندارند. سست عنصر نمی توانند در آن جامعه راحت باشند چرا مردم از حکومت امیرالمؤمنین خوششان نمی آمد ولی از حکومت معاویه خوششان می آمد؟ حضرت می فرمود من به شما پول هم میدهم ولی نمی آیید، اما معاویه پول نمی دهد آنها می آیند و کمکش میکنند. (أَ وَ لَيْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِيَةَ يَدْعُو الْجُفَاةَ الطَّعَامَ فَيَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَيْرِ مَعُونَةٍ وَلَا عَطَاءٍ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ وَأَنْتُمْ تَرِيكَةُ الْإِسْلَامِ وَبَقِيَّةُ النَّاسِ إِلَى الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّى وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَى (نهج البلاغه خطبه ۱۸۰)

در ادامه تفسیر آیه ۶۲ سوره توبه میفرماید: “مردمی که حاضر نیستند مسئولیت قبول کنند شرافت و سربلندی نخواهند داشت… در چنین فضایی سربلندی از آن کسی است که بیشتر کار میکند، بیشتر تحمل مسئولیت می نماید. اما آن آدمهای کم حال و سست عنصر که شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرده بودند در چنین جامعه ای امکان حیات و ادامه زندگی برایشان نیست و اگر هم زندگی کنند و بتوانند ادامه بدهند همه مردم به آنها با بدبینی نگاه خواهند کرد و آنها را به عنوان مسلمان واقعی نمی شناسند. “

«رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»: مفهوم قرآنی دیگری که به مسئولیت پذیری اشاره دارد

مسئله مسئولیت پذیری را خیلی باید جدی گرفت. آیات و روایات زیادی در این باره هست که در این فرصت اندک فقط به بعضی از آنها اکتفا می کنم. قرآن می فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر (توبه،۷۱)؛ آن دو تا مفهوم مهمی که گفتیم به احساس مسئولیت اشاره میکند اینجا در کنار همدیگر آمده است؛ یکی امر به معروف و نهی از منکر است و دیگر اینکه مؤمنون اولیاء یکدیگرند یعنی عهده دار امور همدیگرند.

یک مفهوم دیگر هم در قرآن هست که آن هم اشاره به مسئولیت پذیری دارد: «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» (فتح / ۲۹) امام صادق علیه السلام می فرماید: «يَحِقُ عَلَى الْمُسْلِمِينَ الاجْتِهَادُ فِي التَّوَاصُلِ وَالتَّعَاوُنُ عَلَى التَّعَاطِفِ وَالْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَتَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ حَتَّى تَكُونُوا كَمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: رُحَمَاءَ بَيْنَكُم» (کافی ج ۲ ص (۱۷۴) واجب است بر مسلمانان که تلاش کنند در داشتن ارتباط با همدیگر و در تعاون در محبت کردن به همدیگر خودشان را به اهل حاجت نزدیک کنند و مشکلات شان را بر طرف کنند و به همدیگر مهربانی داشته باشند تا همان طور که خداوند به شما دستور داده است «رُحَمَاء بَيْنَكُم » باشید.

انتخابات کمترین عرصه مسئولیت پذیری اجتماعی

ما موقع انتخابات خیلی گلریزان و گل افشان میکنیم و میگوییم ای مردم همه بیایید احساس مسئولیت بکنید. این مدل زندگی غربی است. سر انتخابات مردم را میآورند و بعدش میگویند برو در خانه ات بنشین به چیز دیگر کار نداشته باش انتخاب کردی دیگر حرف نزن بگذار بقیه اش دست اینها باشد. در حالی که ما باید بیست و چهار ساعته حش انتخاباتی به معنای مسئولیت پذیری داشته باشیم. در دوران انتخابات ستاد تشکیل میشود بعضی از مردم و نه همه آنها – یک بخشی از زندگی شان را در ستادها میگذرانند؛ مثلاً مغازه را به ستاد تبدیل می کند چند تا پلاکارد میزند رفت و آمدی میشود، هزینه هایی میکنند. مردم به قصد خدا به قصد خلق یا به قصد منافع خودشان بالاخره احساس مسئولیت میکنند و به میدان میآیند منتها این حالت هیجان و مردمی بودن باید همیشگی باشد نه فقط در مقطع انتخابات.

الآن هر کدام از من و شما مسئولیتهای اجتماعی مان را در طی هفته قبل در کدام مسجد در کدام پارک در کدام مجموعه انجام داده ایم؟ انگار تک تک ما عضو یک حزب باشیم که این حزب مان جلسه دارد. مثلاً یکی از پیشنهادهای فلان مواد قانونی را میخواهند جمع بندی کنند و من باید در جلسه حضور داشته باشم خود شهید صدر در عراق حزبی به نام «الدعوه راه انداخت صدام حزب کمونیستی بعث را راه انداخته بود و مردم را وادار میکرد در آن عضو بشوند شهید صدر هم فتوا داد.

عضویت در حزب صدام حرام است. شهادت ایشان سه تا دلیل داشت. یکی اینکه چرا حزب بعث را حرام کردی؟ دیگر اینکه چرا حزب الدعوه را راه انداختی؟ و باید آن را منحل کنی و اینکه چرا از ایران دفاع میکنی؟ به ایشان گفتند لااقل از یکی از اینها کوتاه بیا ولی او کوتاه نیامد و به شهادت رسید.

رابطه انتخابات با ظهور

البته مشارکت در انتخابات درست است این حداقل ماجرای مسئولیت پذیری اجتماعی است اما گاهی اوقات بعضی ها از این حداقل مسئولیت پذیری اجتماعی شانه خالی میکنند مشارکت در انتخابات عقلا یک مسئولیت مهم اجتماعی است و ما حق نداریم درباره مسئولیت های اجتماعی بی تفاوت باشیم به همین دلیل واجب شرعی است. اساسا مهمترین احکام دین درباره مسئولیتهای اجتماعی است. دین چیزی جز عقلانیت نیست و احکام دین تنها راهنما پشتیبان و شکوفا کننده عقل است.

انتخابات با ظهور چه ربطی دارد؟ یکی از رابطه های اساسی اش همین هست که عرض کردیم عصر ظهور عصر مسئولیت پذیری اجتماعی است. انتخابات خودش یکی از بسترهای پذیرش مسئولیت اجتماعی و بلکه مسئولیت سیاسی نسبت به جامعه است. جامعه که نسبت به مسئولیت های اجتماعی خودش کوتاهی میکند آیا می تواند امیدوار باشد که به عصر ظهور که اوج مسئولیت پذیری اجتماعی است برسد؟!

معنای دقیق یابن الحسن بیا

دوران ظهور دوران طلایی مسئولیت پذیری اجتماعی است. زمان تحقق این حدیث است که فرمود: ؟ كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ » (جامع الاخبار، ص (۱۱۹) ) یعنی مسؤولیت، مخصوص یک فرد و یک جمع نیست بار بر دوش همه است. امیدوارم که بتوانیم در دوران غیبت با تمرین مسئولیت پذیری اجتماعی در همه عرصه های زندگی فردی اجتماعی و سیاسی بتوانیم قدری زندگی در عصر ظهور را تجربه کنیم. اگر میگوییم یا بن الحسن بیا آقا دقیقا آقا بیاید چنین توقعی از ما دارند.

یکی از اصحاب نزدیک امام صادق علیه السلام به نام مفضل میگوید: روزی نزد امام صادق علیه السلام بودم، حضرت به من نگاهی کردند و فرمودند: “چرا غمگین هستی؟” گفتم: «کاش به جای بنی عباس، شما رئیس بودی و حکومت و قدرت در اختیار شما بود یعنی کاش شما همان امامی بودی که بر جهان حاکم میشد آن وقت ما هم در کنار شما بودیم و از نعمت حکومت شما بهره مند میشدیم.» حضرت فرمودند: «این چه سخنی است؟! اگر قدرت در دست من بود و من آن امامی بودم که تو میگویی شبها باید پی من مینشستی و برنامه ریزی میکردیم برای خدمت به مردم و روزها هم باید به وضع مردم رسیدگی میکردیم و مانند امیرالمؤمنین الله غذای ناگوار و لباس خشن می پوشیدیم و در غیر این صورت آتش (در انتظارمان) بود. الان که قدرت و حکومت دست ما نیست استراحت میکنی و در نعمت هستی.»

عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَوْماً جُعِلْتُ فِدَاكَ ذَكَرْتُ آلَ فُلَانٍ وَمَا هُمْ فِيهِ مِنَ النَّعِيمِ فَقُلْتُ لَوْ كَانَ هَذَا إِلَيْكُمْ لَعِشْنَا مَعَكُمْ فَقَالَ هَيْهَاتَ يَا مُعَلَّى أَمَا وَاللَّهِ أَنْ لَوْ كَانَ ذَاكَ مَا كَانَ إِلَّا سِيَاسَةَ اللَّيْلِ وَ سِيَاحَةَ النَّهَارِ وَلُبْسَ الْخَشِنِ وَأُكُلَ الْجَشِبِ فَرُوِيَ ذَلِكَ عَنَّا فَهَلْ رَأَيْتَ ظُلَامَةً قَدْ صَيَّرَهَا اللَّهُ تَعَالَى نِعْمَةً إِلَّا هَذِهِ.» (کافی، ج ۱، ص۴۱۰)

منبع:

۷۲۵۲/ http:// panahian. Ir/post

question