۱-تولد
۲-دوران کودکی
۳-تحصیلات
۴-همسر و فرزندان
۵-فعالیت های سیاسی
*عضویت در جنبش امل
*تأسیس حزب الله
*ملاقات با امام خمینی رحمةاللهعلیه
*مبارزه با اشغالگری اسرائیل
*دبیرکلی حزبالله لبنان
*ارتباط با گروههای مقاومت
*ارتباط با ایران
۶-شهادت
۷-واکنشها
سید حسن نصرالله، در ۳۱ آگوست ۱۹۶۰برابر با ۸ شهریور ۱۳۳۹ش در روستای البازوریه (از توابع صور در جنوب لبنان) به دنیا آمد. پدرش «سید عبدالکریم» و مادرش «نهدیه صفیالدین» بودند. سید حسن دارای سه برادر و پنج خواهر و فرزند بزرگ خانواده است.
او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه النجاح در شرق بیروت و بخشی از تحصیلات متوسطه را در دبیرستان التربویه در محله مسیحی نشین سن الفیل گذراند. او در این سالها برای کمک به مغازه پدر میرفت، مغازهای که بر دیوارش عکس امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان آویزان بود. سید حسن شیفته امام موسی صدر بود و آرزو داشت روزی مانند او شود. سید مثل سایر بچههای محله اوقاتش را با فوتبال و شنا در دریا نمیگذراند، بلکه برای نماز جماعت به مسجد کرنتینا میرفت و اگر چه هیچ یک از افراد خانواده اش روحانی نبودندبه رعایت مسائل دینی بسیار علاقمند بود و این علاقه از محدوده انجام فرایض معمول دینی مانند نماز و روزه هم فراتر رفته بود.
او به دلیل فشارهای اقتصادی جنوب لبنان به همراه خانواده به بیروت مهاجرت کرد و در حاشیه پایتخت در محله کرنتینا سکنی گزید.
خودش خاطرنشان کرده است که در کودکی شال مشکی و بلند مادر بزرگش را دور سر میپیچانده و به حاضران میگفته من روحانی هستم، پشت سرم نماز بخوانید. شخصیت سیدحسن نصرالله در محله کرنتینا شکل گرفت.
وی در نوجوانی در نزد پدرش در مغازه میوهفروشی کار میکرده. سید حسن نصرالله برخلاف دوستانش که همیشه راهی زمینهای فوتبال و سواحل توریستی بیروت بودند، به مناطق مجاور کرنتینا همانند، النبعه، سن الفیل و برج حمود میرفت تا از فضای معنوی مساجد آنها استفاده کند.
وی از کودکی علاقه فراوانی به مطالعه داشت و در زمینه دین مطالعات زیادی انجام داده است. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای کوی النجاح و سن الفیل پشتسر گذاشت و همزمان با جنگهای داخلی لبنان به اتفاق خانواده به بازوریه زادگاه خود بازگشت و در شهر صور دوران دبیرستان را تمام کرد.
جنبشهای چپ مارکسیستی و کمونیستی در آن دوران در البازوریه بسیار فعال بودند اما وی به جنبش اسلامی امل که امام موسیصدر آن را در لبنان پایهریزی کرده بود، پیوست. دیری نگذشت که سیدحسن بهعنوان نماینده امل در البازوریه فعالیت سیاسیاش را گسترش داد.او در مسجد صدر شهر صور با یک روحانی مدرس علوم دینی به نام سیدمحمد الغروی آشنا شد.
سید حسن، به گفته خودش، از کودکی به حوزه علمیه و روحانیت علاقه داشت؛ اما پدر و مادرش مخالف بودند. او در ۱۹۷۶م/۱۳۵۵ش با تشویق سید محمد غروی، امام جمعه شهر صور و از شاگردان سید محمدباقر صدر، برای فراگیری علوم دینی به نجف رفت. سید محمد طی نامهای، سید حسن را به آیتالله صدر معرفی کرد. صدر نیز سید عباس موسوی را برای نظارت به وضعیت علمی و تأمین نیازهای سید حسن نصرالله گماشت. سید حسن در سال ۱۹۷۸م دروس مقدماتی حوزه را به پایان رساند. در این دوران در کشور عراق تحولات سیاسی و امنیتی فراگیر شدهبود. در این تحولات طلاب علوم دینی حوزه نجف همواره تحت تعقیب بودند. طلبههای لبنانی نیز در این دوران با اتهامات مختلفی ازجمله همکاری با حزب الدعوه عراق، همکاری با جنبش امل در لبنان و یا ارتباط با حزب بعث حاکم بر سوریه مواجه بودند. ایشان پس از دو سال اقامت در نجف، به دلیل این فشارها، به لبنان بازگشت. او با تأسیس مدرسه امام منتظر در سال ۱۹۷۹م/۱۳۵۷ش در بعلبک، دروس حوزوی خود را ادامه داد و همزمان به تدریس نیز مشغول شد.
او در سال ۱۹۸۹م/۱۳۶۷ش یا ۱۹۹۰م/۱۳۶۸و۱۳۶۹ش به مدت یک سال برای تحصیل علوم دینی به قم سفر و در درس سید محمود هاشمی، سید کاظم حائری و محمد فاضل لنکرانی شرکت کرد. دلیل بازگشت نصرالله از قم به لبنان را شایعاتی مبنی بر تشدید اختلافات حزبالله با جنبش امل دانستهاند. نصرالله در کنار تحصیلاتش، آموزشهای مختلف نظامی و دورههای چریکی را نیز پشتسر گذاشت.
نصرالله در سال ۱۹۷۸م در ۱۸ سالگی با فاطمه یاسین ازدواج کرد که حاصل آن سه پسر به نامهای محمدهادی، محمدجواد و محمدعلی و یک دختر به نام زینب بود. سید محمدهادی فرزند بزرگ او، در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۷م/۲۲ شهریور ۱۳۷۶ش در درگیری با نیروهای اسرائیل در جنوب لبنان به شهادت رسید. جنازه وی به دست صهیونیستها افتاد و یک سال بعد در عملیات تبادل میان اسرائیل و حزبالله به لبنان بازگردانده شد.
عضویت در جنبش امل
رهبر شیعیان لبنان امام موسی صدر در روزهای آغازین سال ۱۹۷۵ م (۱۳۵۴ ش) ضمن خطابهای پر شور که به مناسبت سالگرد عاشورای حسینی ایراد نمود، مردم لبنان را به تشکیل یک گروه مقاومت نظامی در برابر تجاوز رژیم اشغالگر قدس و توطئههای مزورانه دولت اسرائیل برای بیرون راندن لبنانی ها از سرزمینهای خویش فرا خواند. هفت ماه بعد در یک کنفرانس مطبوعاتی به طور صریح تاسیس یک گروه مسلح را به نام افواج مقاومت لبنانی (امل) در حیات سیاسی، مذهبی کشور لبنان اعلام نمود.
در همین سال و با آغاز جنگهای داخلی لبنان، سید حسن پانزده ساله همراه خانواده به روستای بازوریه، زادگاه پدرش در جنوب لبنان کوچ کرد و تحصیلات دبیرستانی را در شهر صور ادامه داد. او در روستای بازوریه به صفوف جنبش امل پیوست. این پیوستن براساس میل قلبی او بود، چون مانند همه مردم جنوب لبنان به امام موسی صدر بنیانگذار جنبش امل علاقه فراوان داشت. روستای بازوریه در آن روزها همچون سایر مناطق لبنان، جولانگاه روشنفکران چپگرا، به ویژه هواداران حزب کمونیست لبنان یا گروههای فلسطینی بود. به هر حال دیری نپایید که سید حسن و برادرش سید حسین با آنکه جوان بودند، مسئولیت جنبش امل در روستای بازوریه را بر عهده گرفتند.
تاسیس حزب الله
تشکیلات حزب الله در سال ۱۹۸۹ م (۱۳۶۳ ش) با انتشار بیانیه سرگشادهای به نام «پیام به مستضعفین جهان» موجودیت خود را به طور رسمی اعلام کرد. به موازات فعالیتهای نظامی رزمندگان مقاومت اسلامی و پیش از صدور بیانیه رسمی اعلام موجودیت، تلاش سران و بنیانگذاران حزب الله برای سازماندهی تشکیلات خود و یافتن یک چهار چوب سیاسی که بتواند در آینده روحانیون و شخصیتهای سیاسی مبارز را هماهنگ و منظم کند، ادامه یافت.
در این زمینه کمیتهای ۹ نفره از علمای بزرگ شیعه و شخصیتهای مستقل تشکیل شد و با انتشار بیانیهای تعهد خود را به ولایت فقیه و جنگ با اسرائیل اعلام کرد.
دریافت حکم اجازه از امام خمینی رحمةاللهعلیه
پیش از ظهر روز ششم آبان ۱۳۶۰ ش یاران جنبش امل به همراه سید حسن نصرالله در جماران به حضور امام خمینی رحمةاللهعلیه رسیدند. همان روز سید حسن نصرالله، حکم اجازه اخذ وجوهات شرعیه را در ۲۱ سالگی از امام دریافت نمود.
این در حالی بود که امام خمینی رحمةاللهعلیه به ندرت چنین شرایطی را برای کسی ایجاد کرده بود شیخ صبحی طفیلی از سران مقاومت، هفت سال بعد (۱۴ آبان ۱۳۶۷) و شهید سید عباس موسوی اولین دبیر کل حزب الله، نیز در ۲۰ بهمن ۱۳۶۶ اجازه تصرف در امور حسبیه و شرعیه را به امر امام پیدا کردند.
متن حکم امام
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
و بعد، جناب حجت الاسلام آقای حاج سید حسن نصرالله (دامت افاضاته) از طرف اینجانب مجازند در تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و مصرف مظالم عباد و زکوات و کفارات در مصارف مقرره شرعیه و در مورد سهمین مبارکین نیز مجازند در اخذ و صرف آن در مخارج خودشان به نحو اقتصاد و در مورد مازاد بر مخارج نیز مجازند نصف آن را در خارج سادات عظام ـ کثرالله امثالهم ـ و ترویج شریعت مقدسه صرف نموده و نصف دیگر را ارسال دارند.
واوصیه – ایده الله تعالی ـ بما اوصی به السلف الصالح من ملازمه التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا و ان لانیسانی من صالح دعواته و السلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی
ملاقات با امام خمینی رحمةاللهعلیه
این کمیته هئیتی پنج نفره را به نام « شورای لبنان » به ریاست شهید سید عباس موسوی تشکیل داد و آن را برای ملاقات با امام خمینی رحمةاللهعلیه و کسب تکلیف شرعی از محضر ایشان به تهران اعزام کرد. این هیئت در دیدار با امام اهداف و برنامههای خود را شرح داد و سپس با ایشان بیعت کرد. امام خمینی رحمةاللهعلیه به عنوان ولی امر مسلمین این شورا را تایید کردند و از اعضای آن خواستند که راهشان را ادامه دهند. در این دیدار شهید سید عباس موسوی در مورد شرایط وقت لبنان و عزم اسلام گرایان برای مقابله با ارتش اسرائیل که بخش عظیمی از لبنان را اشغال کرده بود، صحبت کرد. امام در جواب فرمودند: «مهم عمل است. شما در مرحله کربلایی قرار دارید. توقع نداشته باشید که ثمره عملتان را در دوران حیات خود بچینید. »
مبارزه با اشغالگری اسرائیل
سید حسن نصرالله به دلیل نقشش در آزادسازی جنوب لبنان در ۲۰۰۰م پس از ۲۲ سال اشغال اسرائیل و همچنین پیروزی در جنگ ۳۳ روزه در ۲۰۰۶م به «سید مقاومت» ملقب شد. نصرالله به دلیل مقاومت و پیروزیهای چندباره در برابر اسرائیل، به عنوان شخصیتی محبوب در جهان اسلام، محبوبترین و باشهامتترین و قدرتمندترین رهبرِ جهان عرب معرفی شده است. سخنان حماسی و شخصیت قوی او را از عوامل محبوبیتش دانستهاند. به نقل یورونیوز از آسوشیتدپرس، نصرالله مورد احترام لبنانیها و میلیونها نفر در جهان عرب و اسلام بود. یورونیوز همچنین از نصرالله به عنوان نزدیکترین متحد ایران و دشمن سرسخت اسرائیل نام برده است.
دبیرکلی حزبالله لبنان
سید حسن نصرالله، پس از شهادت سید عباس موسوی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲م/۲۷ بهمن سال ۱۳۷۰ش (در ۳۲ سالگی) بهعنوان دبیرکل حزبالله انتخاب شد. وی هنگام پذیرش دبیرکلی حزبالله ۳۲ سال داشت.
او حزبالله را خاری در چشم آمریکا و مانع اساسی در مقابل طرحهای اشغالگرانه اسرائیل میدانست. نقش سید حسن در آزادی اسیران لبنانی و بازپسگیری اجساد مبارزان مقاومت از دست اسرائیل در سال ۲۰۰۴م نیز اساسی و کلیدی دانسته شده است. حزبالله در زمان دبیرکلی سید حسن، وارد فعالیتهای سیاسی شد و برخی از اعضای آن به مجلس نمایندگان لبنان راه یافتند.
سید حسن یکی از اهداف ترور اسرائیل بود و گفته شده از سال ۲۰۰۶م به دلیل تهدید به ترور توسط نیروهای اسرائیلی در خفا زندگی میکرد. سخنرانیهای او نیز به صورت مجازی و ویدئو کنفرانس برگزار میشد. او در سالهای ۲۰۰۴م، ۲۰۰۶م و ۲۰۱۱م از سوی اسرائیل مورد سوء قصد قرار گرفت اما جان سالم به در برد.
ارتباط با گروههای مقاومت
سید حسن نصرالله در سمت دبیرکلی حزبالله لبنان، با محور مقاومت روابط نزدیکی داشت. او با رهبران ایران و گروههای مبارز فلسطینی همچون حماس متحد بود. نصرالله در جریان حملات اسرائیل به غزه پس از طوفان الاقصی، جبههای در جنوب لبنان برای حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین ایجاد کرد و اعلام کرد این جبهه تا پایان جنگ غزه ادامه خواهد داشت. حزبالله لبنان در دوره دبیرکلی او با جنبش امل لبنان نیز روابط خوب و دوستانهای داشت. همچنین نصرالله و حزبالله با سوریه، یمن و عراق نیز ارتباط داشت و به آنها کمک میکرد.
ارتباط با ایران
سید حسن با ایران و رهبران آن رابطه نزدیک و دوستانهای داشت و بارها به ایران سفر کرده و با رهبران ایران دیدار داشت. وی نخستین بار در سال ۱۳۶۰ش یا ۱۳۶۱ش در حسینیه جماران با امام خمینی(رحمةاللهعلیه) دیدار کرد. در سال ۱۳۶۵ش نیز همراه با اعضای حزبالله به دیدار امام خمینی(رحمةاللهعلیه) رفت. ملاقات آخر او با امام خمینی(رحمةاللهعلیه) مربوط به چند ماه پیش از وفات امام خمینی(رحمةاللهعلیه) و زمان درگیری میان جنبش امل و حزبالله بود.
چنانچه در زندگینامه خودگفته سید حسن نصرالله آمده، رابطه نزدیک او با آیتالله خامنهای(مد ظله العالی) از ۱۳۶۵ش شروع شد. او بارها با مقامات نظامی و کشوری ایران همچون سردار قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس، حسین امیرعبداللهیان، وزیر وقت امور خارجه ایران، دیدار داشت.
نصرالله ایران را دوست خود و حامی حزبالله میدانست و در مقابل نیز از ایران دفاع میکرد. از جمله در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در فروردین ۱۴۰۳ش/آوریل ۲۰۲۴م، از حق ایران برای تنبیه اسرائیل حمایت کرده بود. وی روابط دوستانه خود با ایران را افتخار میشمرد.
حسن نصرالله در نوامبر ۲۰۰۹م سند سیاسی جدید حزبالله را اعلام و ارائه کرد که تعهد و التزام حزبالله به ولایت فقیه در ایران یکی از خط مشیهای آن گروه شمرده شده بود.
سید حسن نصرالله، روز جمعه ۶ مهر سال ۱۴۰۳ش/۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴م در پی بمباران منطقه شیعهنشین ضاحیه در جنوب بیروت توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. به نقل شبکه الجزیره از رسانههای اسرائیلی، رژیم صهیونیستی در این بمباران حدود ۸۵ بمب سنگرشکن یک یا دو تنی استفاده کرد؛ در حالی که کنوانسیون ژنو استفاده از چنین بمبهایی را ممنوع اعلام کرده است. براساس گزارش خبرگزاریها، جسد نصرالله سالم بوده و علت مرگ او شوک یا ضربه ناشی از انفجار یا استنشاق گازهای سمی ناشی از بمباران اعلام شده است.
شهادت سید حسن نصرالله واکنشهای متعددی را در پی داشت. خبر شهادت او در حرم امام رضا(ع) و حرم امام علی(ع) اعلام عمومی شد. آیت الله خامنهای(مد ظله العالی)، رهبر انقلاب اسلامی ایران، و مراجع تقلید همچون سید علی سیستانی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی جعفر سبحانی، سید موسی شبیری زنجانی،عبدالله جوادی آملی، بشیرحسین نجفی حسین وحیدخراسانی همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مجمع جهانی اهلبیت پیام تسلیت صادر کردند.
دولت و مقامات کشورهای مختلف همچون ایران، روسیه، عراق، یمن،کوبا، ونزوئلا و گروههای مقاومت مانند جنبش حماس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین، جنبش انصارالله یمن، جنبش فتح، گروه عصائب اهل الحق، جنبش امل لبنان، سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق، مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در عراق، حزب جماعت اسلامی پاکستان و حزب جمعیت علمای اسلام پاکستان نیز با صدور بیانیهای شهادت سید حسن را تسلیت گفتند.
در ایران پنج روز و در لبنان، سوریه و عراق یمن سه روز عزای عمومی اعلام شد. حوزههای علمیه ایران روز یکشنبه تعطیل اعلام شد و طلاب و روحانیون در محکومیت جنایتهای رژیم صهیونیستی اجتماع و راهپیمایی کردند. در ایران تمامی سالنهای سینما و تئاتر تعطیل شد.
مردم کشورهای گوناگون مانند ایران،پاکستان، یمن، اردن، مغرب، کرانه باختری (فلسطین)، بحرین، عراق در محکومیت ترور سید حسن و حمایت از حزبالله تجمع و تظاهرات برگزار کردند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در پاسخ به ترور سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه (در ۱۰ مرداد سال ۱۴۰۳ش)، در ۱۰ مهر همان سال، عملیات وعده صادق۲ را با شلیک دهها موشک به مناطق نظامی و امنیتی اسرائیل انجام داد.