۱۴۰۳/۱/۱۹ – بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان

تربیت عالم، تولید علم و جهت دادن به این دو مقوله سه وظیفه اصلی دانشگاه است.
طبیعت محیط دانشجویی شاد، زنده، پرهیجان، مطالبه‌گر و شوق‌آفرین است. دنبال‌گیری مطالب مطرح شده نمایندگان تشکل‌ها در این دیدار، لازم است. هر پیشنهادی باید ضمن داشتن عمق تحلیلی و فکری، واقع‌بینانه و پخته باشد و به گره‌گشایی از مشکلات کمک کند.
(در پاسخ به سخن یکی از نمایندگان تشکل‌ها درباره تفاوت دیدگاه ایشان با سال ۸۰ درباره «عدالت»:) تفاوت این است که اصرار بنده بر عدالت بیشتر شده است.
راه اصلی تحقق این هدف (حفظ نورانیت و طهارت حاصل‌شده در ماه رمضان)، پرهیز از گناه است.
برخی حرف‌زدن‌ها و نوشته‌ها در فضای مجازی که بدون تحقیق و توجه و دقت انجام می‌شود، مصداق گناه غافلانه است و فرد حتماً باید در درگاه خداوند پاسخگو باشد.
البته به هیچ‌وجه به محافظه‌کاری، انتقاد نکردن و ایراد نگرفتن توصیه نمی‌کنیم اما باید در هر حرف و عمل خود دقت کافی کنیم.
دانشجو عنصری جوان، پرتوان، پرانگیزه، اهل «علم و فکر و اندیشه» و آینده‌دار است و با توجه به این خصوصیات از دانشجویان توقع می‌رود نسبت به آینده، فعال و حساس باشند.
اگر جامعه دانشجویی با فکر و برنامه‌ریزی، برای آینده کشور یک منظومه کاری و ارزشی تنظیم کند و راهِ رفتن به سمت آن را مشخص نماید، ۵ سال بعد حتما مشکلات موجود، کمتر خواهد بود.
همانگونه که بارها گفته شد، کار اصلی دانشجو، درس‌خواندن است اما در کنار آن، نگاه به مردم وجامعه و ارائه راه‌حل مشکلات جزو وظایف حتمی دانشجویان است.
«فردایی بهتر از امروز» مقصود بزرگ و اصلی کشور و نظام است. برای تحقق این هدف اساسی باید آرمان‌های مشخصی را تعریف کنیم.
برخی‌ها از این واقعیتِ تعیین‌کننده و اصلی غافل‌اند که نظام انقلابی کنونی حاصل سلسله مبارزات دشوار و پیچیده با دوران سیاه طاغوت است.
البته بسیاری از اهداف انقلاب هنوز تحقق نیافته اما توجه مستمر به «انقلابی‌بودن نظام» و «درک واقعیات دیروز» باید همواره مورد توجه جامعه دانشجویی باشد تا درباره امروز قضاوتی صحیح داشته باشیم.
در آن دوران (پهلوی) در رأس کشوری به عظمت ایران، خانواده‌ای فرومایه و مبتلا به انواع فساد بر مردم حکومت می‌کرد؛ ضمن اینکه از لحاظ مدیریت جامعه هم استبداد مطلق حاکم بود و برخلاف امروز، مردم حضور و دخالتی در مسائل کشور نداشتند و به حساب نمی‌آمدند.
دست‌نشاندگی سیاسی و اطاعت در مقابل بیگانگان در ضمن ظلم و زورگویی به مردم، ریزه‌خواری پس‌مانده‌های فرهنگی غرب، فاصله شدید طبقاتی، بی‌معنا بودن عدالت، تبعیض فوق‌العاده شدید، ویژه‌خواری همه مسئولان و مرتبطان با دربار از دیگر واقعیات قبل از انقلاب بود.
از لحاظ علمی هم اگرچه استادان خوب و کارآمدی در دانشگاه‌ها بودند اما فرآورده‌های علمی، صنعتی و فناوری قابل اتکایی در دانشگاه‌ها حاصل نمی‌شد و تصور غلطِ ناتوانی ایرانی‌جماعت در دستیابی به مرزهای علم جهانی جزو مسلمات ذهنی حاکمان دوران طاغوت بود.
از لحاظ هویت‌ جمعی، ایرانِ دوران پهلوی را از اقمار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیگانگان بود. مبارزه با آن واقعیت بسیار تلخ از اوایل دهه ۲۰ با حضور صاحبان افکار مختلف آغاز شد که اوج آن نهضت ملی کردن نفت بود که آن هم با کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد و با عاملیت اراذل و اوباش شکست خورد که شکست نهضت ملی با کودتای اراذل و اوباش در واقع تحقیر ملت ایران بود.
شکل تکامل یافته این مبارزات، مبارزه مردم به پیشرانی علمای دینی و رهبری امام بزرگوار علیه رژیم طاغوت بود. امام در قالب یک حرکت دینی و ملی مردم را بسیج کرد و انقلاب اینگونه به‌وجود آمد که این، شناسنامه تاریخی ملت ایران است.
متن انقلاب جمهوریت و اسلامیت است. در همان زمان شبهاتی درباره امکان سازگاری مردم‌سالاری و رأی مردم با چارچوب اسلام مطرح شد که حقوقدانان برجسته پاسخ‌های روشنی به این شبهات دادند.
آرمان‌های جمهوری اسلامی ذیل دو عنوان کلی خلاصه می‌شود: «اداره کشور به شیوه اسلامی» و «ارائه الگویی به مردم جهان برای اداره خوب یک کشور» که شما دانشجویان در محافل و نشست‌های فکری و مطالعاتی و ارتباطات با صاحب‌نظران معتقد به انقلاب باید برای نو به نو شدن راههای تحقق این دو عنوان کار و تلاش کنید.
شاخص‌های اداره کشور به شیوه اسلامی در بیانات نهج البلاغه همچون فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر متبلور است. اداره کشور به شیوه اسلامی یعنی قرار گرفتن در مسیر پیشرفت مادی و معنوی بی‌وقفه و بدون عقب‌گرد.
رفاه عمومی، امنیت جسمی و اخلاقی، پیشرفت علمی، گسترش سلامت، جوان نگه داشتن جمعیت، انواع سازندگی‌ها و نوآوری‌ها و عدالت از سرفصل‌های اصلی پیشرفت مادی است. عدالت که باید درست فهمیده شود به معنی نفی فاصله طبقاتی در استفاده از فرصت‌های عمومی و قرار دادن مساوی فرصت‌ها در دسترس مردم است چرا که ایجاد امتیاز خاص در استفاده از فرصت‌ها، ظلم و خلاف عدالت است.
انتشار مطلب در فضای مجازی علیه افرادی که به هر دلیلی فرصت پاسخ نداشته باشند، نمونه‌ای از نبود فرصت برابر و به همین دلیل ضد عدالت است. عدالت فقط در مسائل مالی نیست بلکه در مسائل آبرویی، شغلی و حیثیتی هم باید رعایت شود.
تحقق همه این مؤلفه‌ها (اخلاق، دین‌داری، تعاون، سبک زندگی اسلامی و ایثار و مجاهدت) و سرفصل‌های مادی و معنوی نیازمند برنامه‌ریزی و فکر و نظریه نو و به روز است که جامعه دانشجویی باید در کنار دغدغه‌مندی و مطالبه‌گری‌های خود، در این زمینه کار و تلاش مداوم کند.
این آرمان (آرمان دوم جمهوری اسلامی یعنی ارائه الگوی کشورداری به دنیا) در برخی ابعاد تا حدودی محقق شده و بسیاری از حوادثی که شما جوانان را به هیجان می‌آورد و در سطح منطقه و دنیا به آنها افتخار می‌کنید، مربوط به کشور و جامعه و انقلاب شما است.
دانش رکن اصلی دانشگاه بوده و سه وظیفه اصلی دانشگاه «تربیت عالم»، «تولید علم» و «جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم» است. دانشگاههای دنیا در وظیفه سوم یعنی جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم دچار مشکل هستند و به همین علت محصولات آنها ابزار دست قدرتهای استکباری و صهیونیستی می‌شود.
بخش مهمی از اعتبار جهانی ایران مرهون پیشرفت‌های علمی و فناوری کشور است. باید با حفظ این اعتبار، کشور را از لحاظ علمی غنی کنیم که البته قدرت‌های استکباری این قدرت و اعتبار را برای ایران نمی‌پسندند.
چند توصیه به تشکل‌های دانشجویی:
انتظارات از تشکل‌ها بسیار زیاد است. تشکل‌های دانشجویی باید به‌ویژه در محیط دانشجویی و داخل دانشگاه اثرگذار باشند در حالی‌که این اثرگذاری اکنون دیده نمی‌شود یا اندک است.
تلاش‌هایی در دانشگاهها وجود دارد برای اینکه دانشجوی ایرانی، تشخّص خود را در دنباله‌روی از غرب بداند. تشکلهای دانشجویی باید در مقابل این تلاش‌ها فعالانه بایستند.
بدون پشتوانه قوی فکری نمی‌توان تفکر انقلابی را گسترش داد ضمن اینکه ممکن است در اثر این ضعف، خود تشکلها تحلیل بروند که در مواردی نیز این اتفاق افتاده و زیر عنوان اسلام، بر خلاف فکر اسلامی، کار و اطلاعیه داده شده است.
پیشرفت‌های کشور در ذهن و مواضع دانشجویان کمرنگ است. ضمن داشتن نگاه نقادانه، نگاه سرافرازانه هم در قبال پیشرفت‌های پُر شمار بخش‌های مختلف کشور داشته باشید و به این پیشرفت‌ها افتخار کنید.
تشکل‌های دانشجویی از فرصت‌های بزرگ کشور است. اختلاف نظر و اختلاف ممشا بین تشکلها اشکالی ندارد اما همچنان‌که در ابتدای سال تأکید و تکرار کردم، اختلاف نظری و فکری نباید در هیچ سطحی از جامعه و دستگاهها به دعوا و گریبان‌گیری منجر شود.

question