بسم الله الرحمن الرحیم
(اشارهای به فلسفه نبوت و انبیای الهی)
ارتباط اولیه
به نام آن خداوندی که یادش آرامبخش قلب بندگان است.
غیورمردان ایرانزمین سلام.
الهی که حال دلتان همیشه خوب باشد و قرآنی.
به رسم قرار روزانه برویم بر سر سفره هدیه الهی بنشینیم و برنامه و کلاس امروزمان را هم با قرآن شروع کنیم. امروز روز سیزدهم ماه مبارک رمضان است و باید آیات جزء سیزدهم قرائت شود؛ پس یکی از عزیزان ۵ آیه اول سوره ابراهیم را برایمان قرائت بفرماید.[۱]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ﴿۱﴾
ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَوَيۡلٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ مِنۡ عَذَابٖ شَدِيدٍ ﴿۲﴾
ٱلَّذِينَ يَسۡتَحِبُّونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلِۢ بَعِيدٖ ﴿۳﴾
وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ فَيُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ﴿۴﴾
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَآ أَنۡ أَخۡرِجۡ قَوۡمَكَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَذَكِّرۡهُم بِأَيَّىٰمِ ٱللَّهِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ﴿۵﴾
ممنون و سپاسگزاریم از دوست عزیزمان برای قرائت زیبایی که داشتند. الهی که سراسر زندگیتان قرآنی باشد. سلامتی این عزیز قرآنی و خانواده محترمشان بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
شروع
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کِی کنم باز؟
بحث امروز ما درباره اولین آیهای است که امروز با هم قرائت کردیم؛ یعنی آیه اول سوره ابراهیم. خدای متعال در این آیه میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ»
قبل از اینکه نکاتی را درباره آیه مطرح کنم، کدامیک از عزیزان میتواند ترجمه این آیه را بیان کند؟[۲]
سپاس فراوان از شما دوستان قرآنی.
خدای متعال در این آیه بحثی را بیان میفرماید که بسیار دقیق و البته مورد نیاز ما انسانهاست. خداوند میفرماید: «كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ»؛ این قرآن، کتابی است که به تو نازل کردیم. «لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ»؛ تا بتوانی آنها را از تاریکیهای جهل خارج کنی و به سوی نور رهنمون سازی. «بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ»؛ البته به اجازه و مدد پروردگار عالم. «إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ»؛ این نور، مردم را به راه خداوندی هدایت میکند که همیشه شکستناپذیرِ ستودنی است.
یکی از نکات بسیار دقیق و کلیدی که در این آیه باید به آن دقت داشته باشیم، این است که خداوند به پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: ای پیامبر! این کتاب را به تو دادیم تا مردم را از تاریکی به نور رهنمون سازی.
ارائه محتوا
همانطور که میدانید، کسی که در تاریکی قرار دارد، اصلاً نمیداند چه کاری باید بکند؛ کجا برود؛ به چه طرفی برود؛ کسی که در این حالت قرار میگیرد، به دنبال اندک نوری است تا بتواند حرکتی داشته باشد و از آن تاریکی خارج بشود.
رفقای من! همه میدانیم که قرآن، همان نور هدایتگری است که ما را از تاریکی خارج میکند؛ اما نکته بسیار مهم این آیه که مدّنظر ماست، این بخش از آیه است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) انسانها را با قرآن از تاریکی به سمت نور رهنمون میکند. این نکته خیلی مهم است، بهقدری که حاج آقای قرائتی در تفسیر خودشان از آن یاد میکنند. ایشان میفرماید:
قرآن بهتنهايي كافي نيست. براي هدايت مردم، رهبر الهي نيز لازم است .هرچند مایۀ تبلیغ و ارشاد باید قرآن باشد.[۳]
یعنی باید پیامبری از طرف خدا باشد تا بتواند مردم را با قرآن به سوی نور هدایت کند. لطفاً این نکته را خیلی با دقت گوش بدهید که ما انسانها تا به یک مبدأ و نیرویی بالاتر و فراتر از عقل و درک و منطق خودمان متصل نباشیم، هدایتی هم در کار نخواهد بود.
شاید تاکنون دانه، بذر یا هستهای را کاشته باشید. این دانهها زیر خاک و در دل تاریکی قرار دارند و بهتنهایی نمیتوانند از آن تاریکی بیرون بیایند و به قول ما زنده شوند. آن چیزی که باعث میشود این دانهها از دل تاریکی خارج شوند، قطرههای بارانی است که از آسمان بر سر آن ها میبارد. البته این یکی از فواید باران است. باران میبارد تا به دانهها حیات ببخشد و آنها را از تاریکی به سوی نور برساند.
قصه زندگانی ما انسانها حکایت همین دانههاست که اسیر دنیای تاریک، خاکی و ظلمانی شدهایم. قطرههای باران رحمت الهی نیز همان آیات درخشان قرآن است که بر قلب نازنین پیامبر اسلام نشسته و حضرت ما را به نور آنها متنعّم میکند و از تاریکیهای نادانی، ظلم، فساد و گناه بیرون میکشد و به عالم نور یعنی نور دانش و ایمان و معرفت میکشاند. لذا خداوند در ابتدای سوره ابراهیم فرمود: «كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ».
خلاصه و در یک جمله: پیامبر(صلی الله علیه و آله) همان کسی است که برای هدایت ما، باران رحمت الهی را به قلب ما سرازیر میکند و اگر پیامبری نباشد، روشنایی و هدایتی هم نخواهد بود.
همه دوستان لطف کنید و این جملهای را که میگویم یادداشت کنید. توجه داشته باشید که این جمله، هم مهم است و هم دقیق. جمله طلایی این است:
«دین برای هدایت، دستگیری و تکامل عقل میآید».
یعنی چه؟ یعنی دین به کمک عقل میآید تا بتواند خوب بفهمد؛ خوب تصمیم بگیرد و خوب رشد کند. این کار همان دلیل آمدن انبیای الهی است. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این باره میفرمایند: «خداوند پيامبرانش را در ميان مردم معبوث ساخت و رسولانش را پیدرپی به سوى آنان فرستاد، تا گنجهای پنهان عقلها را آشكار سازند.[۴]
حالا بیایید باز هم به سراغ کتابی که هر روز از آن بهره میبردیم، برویم و ببینیم مقام معظم رهبری(حفظه الله) در کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» درباره انبیای الهی و به قول معروف، نبوّت چه میفرمایند:
نبوّت یکی از اصول همۀ ادیان است؛ اگر بشود به آن گفت اصلی از اصول دین؛ بلکه بالاتر باید گفت. اینکه عرض کردیم، اگر بشود گفت اصلی از اصول دین، نه به این معناست که اصلبودنش را کسی انکار بکند، نه؛ بلکه بالاتر از اصل، اصلاً دین بدون اعتقاد به نبوت معنایی ندارد… اصلاً قوام دین به این است.[۵]
به آخرین جملات حضرت آقا دقت کردید؟! ایشان فرمودند که دین اصلاً بدون نبوّت معنایی ندارد و قوام و پایداری دین به نبوت و وجود نازنین همین انبیای الهی است؛ یعنی اگر انبیای الهی نبودند، خبری از دین و دینداری هم نبود. عجیب اینجاست که خداوند هم در قرآن کریم به این نکته اشارهای عجیب دارد و میفرماید:[۶] «لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ»؛ بهيقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد. قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.[۷]
واقعاً عجیب است که خداوند بر مؤمنان، برای فرستادن انبیای خودش منت میگذارد! عجیبتر این است که میفرماید: بدون آنها در گمراهی آشکاری بودند؛ یعنی تاریکی مطلق.
با توجه به اینکه این جلسه، جلسۀ قرآنی است و شما عزیزان، قرآنآموزان این مجلس هستید، اجازه بدهید که یک سؤال تجویدی بپرسم: کدامیک از دوستان میتواند برای ما توضیح بدهد که کار «همزۀ وصل» در قرآن چیست؟[۸]
احسنت به این همه دقت قرآنی شما دوستان.
همانطور که میدانید، همزۀ وصل که به آن الف وصل نیز میگویند، همزهای بدون علامت است و بر سر کلماتی میآید که با سکون یا تشدید آغاز میشوند. این همزه، هنگام ابتدا به کلمه خوانده میشود، اما بهتنهایی هیچ نقش و حرکتی ندارد. حالا شاید بپرسید که وسط بحث نبوت، چرا سوال تجویدی پرسیدم؟! دلیل این کار را از زبان حضرت آقا در تفسیر سوره جمعه عرض میکنم. ایشان میفرمایند:
نقش پیامبر در جامعه، همانند همزۀ وصل است؛ یعنی هیچ چیزی از خودش ندارد و هر چه هست، امر پروردگار و اراده و دستور اوست که توسط پیامبر به مردم منتقل میشود و اراده و خواست پیامبر در این میان نقشی ندارد. نبیّ، نقطه اتصال بین خالق و مخلوق و مجرای انتقال امر پروردگار است.[۹]
این جمله یعنی همان عبارتی که در ابتدای کلاس از آیه اول سوره ابراهیم گفتیم: پیامبر همان کسی است که برای هدایت ما، باران رحمت الهی را به قلب ما سرازیر میکند.
خلاصه بحث تا اینجا این شد که دین بدون نبوت، یعنی کاشتن دانه بدون آب.
دوستان! میخواهم یک سؤال مهم و جالب بپرسم. هر کس خواست پاسخ بدهد، لطفاً دست بلند کند:
چند دقیقه پیش آیهای را خواندم مبنی بر اینکه خداوند بر ما منت گذاشته و پیامبری را از جنس خودمان و مثل خودمان برای ما فرستاده است؛ حالا سؤال این است: به نظر شما اصلاً این کار درست است که انسان خودش را دربست در اختیار فردی مثل خودش بگذارد و هرچه او گفت، بگوید چشم؟![۱۰]
بسیار سپاسگزارم از همراهی شما دوستان قرآنی.
ببینید دوستان! این جمله کاملاً غلط است که «ما خودمان را در اختیار فردی همانند خودمان قرار بدهیم». اصلاً در اختیار دیگران بودن، ممنوع است؛ اما سخن اصلی اینجاست که به فرمایش مقام معظم رهبری، پیامبران الهی، شبیه به همزۀ وصل هستند و بدون امر خداوند، هیچ کاری را نمیتوانند انجام دهند. یعنی چه؟ یعنی چون انبیای الهی از طریق وحی با علم بیپایان خداوند در ارتباط هستند، ما به حرف آنها گوش میدهیم.
حالا که آنقدر خوب گوش میدهید و مشارکت فعال دارید، سؤال جذاب بعدی را هم میخواهم بپرسم. هرکس خواست جواب بدهد، لطفاً دست بلند کند.
سؤال: به نظر شما اصلا چرا باید پیامبری باشد؟! چرا باید یک نفر از طرف خداوند برای هدایت ما بیاید؟! مگر خودمان نمیتوانیم هدایت شویم؟! با این همه علم و دانش، چرا خودمان نتوانیم؟![۱۱]
ممنون از همراهیتان. من برای اینکه به این سؤال پاسخ بدهم به چهار تا مطلب اشاره میکنم:
مطلب اول: این کار کاملاً عقلی است و ما در عرف نیز همین کار را برای امور روزمره انجام میدهیم. برای مثال: وقتی جسم و بدن ما مریض میشود، بهسرعت سراغ دکتر و طبیب جسمانی میرویم؛ چراکه او با بدن ما بیشتر آشناست. انبیای الهی نیز طبیبان روحانی ما هستند و چون با روح ما بیشتر آشنا هستند، لذا باید سراغ آنها برویم. نکته اول را با چند تا سؤال هم میتوانیم پاسخ دهیم: مگر کسی که مریض میشود، میگوید چرا باید سراغ دکتر بروم؟! مگر خودمان نمیتوانیم خودمان را درمان کنیم؟! چرا برای قلبم باید سراغ دکتر قلب بروم و برای معده، سراغ دکتر معده و برای چشم، سراغ دکتر چشم؟! خودم همه را درمان میکنم! خلاصه اینکه انبیا، طبیبان روحانی از طرف خدای متعال هستند.
مطلب دوم: غریزه باعث رشد نمیشود. اگرچه غریزه برای زندگی انسان لازم است، ولی به هیچوجه کافی نیست. برخی افراد میگویند ما بهطور غریزی میتوانیم رشد کنیم. در پاسخ به این افراد باید بگوییم: درست است که غریزه بهتنهایی ممکن است باعث دوام زندگی مادی شود، ولی باعث هیچ پیشرفت یا رشدی نخواهد بود. چرا؟ چون اگر قرار بود کسی با غریزه رشد کند، الآن حیوانات بالاترین درجه علمی را داشتند! مثلاً زنبور که مهندسیترین خانه را میسازد، از روز اول خلقت به همین شکل خانهاش را میساخته و تا روز آخر خلقت نیز به همین شکل خواهد ساخت.
مطلب سوم: قوانین بشری نیز قادر به حل اختلافات ما نیستند. برخی افراد میگویند: خود ما انسانها عقل داریم و قوانینی را وضع کردهایم و دیگر نیاز به پیامبر نداریم. اینان نمیدانند که همین قوانین نیز نیاز به یک داوری برای حل و فصل دارد. دوستان عزیز میدانند که بدون داور اصلاً نمیتوان ورزشی را آغاز کرد؛ چراکه همه به دنبال خواستههای خودشان هستند و این داور است که بین آنها داوری میکند و رفاقت و رقابت سالم را برقرار مینماید. قوانین زندگی نیز به همین شکل است و بدون داوری الهی، خدا میداند که چه در انتظار همه خواهد بود. به همین دلیل پیامبران وظیفه ابلاغ اوامر خدای متعال را دارند.
مطلب چهارم: علم و دانش ما محدود است. با کمال احترام به تمام علم و دانشی که در عالم وجود دارد، باید بپذیریم که دانش ما خیلی محدود است. با تمام پیشرفتهایی که در تمام علوم و دانشها نصیب بشر شده، هنوز آنچه میدانیم، در برابر آنچه نمیدانیم، همچون قطرهای در برابر دریا و کاهی در برابر کوه است! دوستانی که گوشی دارند، این مثال را خیلی خوب متوجه میشوند. در نظر بگیرید حافظه گوشی شما ۸ گیگابایت است و شما میخواهید فیلمی را به حجم ۱۰۰ گیگابایت داخل آن بریزید. اصلاً چنین چیزی امکانپذیر است؟! قطعاً خیر. خب عالم هستی هم همینگونه است. مغز و دانش ما به اندازه ۸ گیگابایت است، ولی دانش عالم هستی بیش از ۱۰۰ گیگابایت است. ما هنوز ابتداییترین سؤالات را دقیق نمیتوانیم پاسخ دهیم. مثلاً:
این جهان از چه زمانی به وجود آمده؟! هیچکس پاسخ دقیق این را نمیداند.
تا کی باقی خواهد ماند؟ باز کسی نمیتواند به آن پاسخ بگوید.
از اسرار جهان آفرینش چه میزان اطلاع داریم؟ تقریباً هیچ!
از دنیای زیر دریا چه میدانیم؟! تقریباً هیچ!
از اجرام غولپیکر آسمانی و کهکشانها چه میدانیم؟! هیچ!
همه اینها را گفتیم تا بفهمیم فلسفه نبوت و بودن انبیای الهی چیست.
تنوع
اما قبل از اینکه جلسه امروز را به پایان برسانیم، با توجه به اینکه از نبوت و پیامبر(صلی الله علیه و آله) صحبت کردیم، بیایید این صلوات خاص و ویژه را به آنها هدیه بدهیم.[۱۲] از اینکه همه با من همراهی میکنید، سپاسگزارم.
صَلّی الله عَلي مُحَمَّد صَلّی الله عَلي النَّبي صَلّی الله عَلي مُحمّد وَ عَلي آلِ النَّبي
الهی که اهلبیت(علیهم السلام) نگهدارتان باشند. بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
جمعبندی
بحث امروز ما درباره فلسفه نبوت و ضرورت وجود انبیای الهی بود و گفتیم که دین بدون نبوت، اصلاً دین نیست! علاوه بر اینها اشاره کردیم که کار انبیای الهی این است که به وسیله کلامالله مجید، ما را از تاریکیهای دنیا به سوی نور حقیقی رهنمون سازند.
تکلیف
با توجه به موضوع جلسه امروز، شما برایمان بنویسید که چه موارد دیگری میتواند فلسفه آمدن انبیا باشد؟
دعای پایانی
در انتهای کلاس بیایید دست به دعا برداریم:
خدایا! به حق این ماه عزیز، توفیق اطاعت و بندگی ات را به ما عنایت بفرما؛ الهی آمین!
بارالها! به حق اهلبیت(علیهم السلام) و قرآن، ما را قدردان زحمات پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) قرار بده؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنهای(حفظه الله) سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!
شادی دل اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) خصوصاً وجود نازنین امام هادی(علیه السلام) بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
[۱]. مربیان گرامی توجه داشته باشند: بهتر آن است که خود متربیان آیات روزانه را تلاوت کنند؛ اما اگر نشد، بهتر است خود مربی قرائت کند و به هر دلیلی اگر مربی نیز نتوانست، میتوان از فیلم و صوت قرّاء مشهور استفاده کرد.
[۲]. برای مشارکت و همراهی متربیان، ضروری است که پاسخ کامل متربیان شنیده شده و از کسانی که پاسخ صحیح میدهند، تقدیر و تشکر شود.
[۳]. قرائتی، تفسیر نور، ج۴، ص۳۸۱.
[۴]. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَهُ، وَ واتَرَ إِليْهِمْ أَنْبِيائَهُ، لِيَسْتَأْدوُهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ، وَ يُذكِرُّوهُمْ مَنِسْىَّ نِعْمَتِةِ، وَ يَحْتَجوُّا عَلَيْهِمْ بِالتَّبلْيغِ، وَ يُثيروُا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ، وَ يُرُوهُمْ آياتِ الْمَقْدِرَةِ»؛ خداوند پيامبرانش را در ميان مردم معبوث ساخت، و رسولانش را پشت سرهم به سوى آنان فرستاد، تا وفا به پيمان فطرت را از انسانها مطالبه نمايند، و نعمتهای فراموش شده را به يادشان آورده و با ابلاغ دستورات خدا حجت را بر آنها تمام كنند؛ گنجهای پنهانى عقلها را آشكار سازند و آيات قدرت خدا را به آنان نشان دهند. (نهجالبلاغه، خطبه۱)
[۵]. طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه چهاردهم، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45578
[۶]. چه زیباست که مربیان گرامی برای تلاوت این آیه، از متربیان خوشصدا یا صوت زیبای مشاهیر استفاده کنند.
[۷]. آلعمران، ۱۶۴.
[۸]. ابتدا مشارکتگیری صورت گیرد، سپس به ادامه بحث پرداخته شود.
[۹]. تفسیر سوره جمعه، ص۲۷.
[۱۰]. مربیان عزیز باید ابتدا نظرات متربیان را بشنوند، سپس به ادامه بحث بپردازند.
[۱۱]. ابتدا مشارکتگیری صورت گیرد، سپس به ادامه بحث پرداخته شود.
[۱۲]. مربیان گرامی توجه داشته باشند که این صلوات حداقل باید ۳ مرتبه تکرار شود.