بسم الله الرحمن الرحیم
قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ . لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ .
آنچه خداوند متعال به پیامبر؟ص؟ امر میفرماید تا بیان کند، اخلاص در مسیری است که به آن هدایت شده است. پس از آنکه در آیه قبل، پیامبر؟ص؟ حجت را تمامکرد و فرمود: «قُلۡ إِنَّنِي هَدَىٰنِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ دِينٗا قِيَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۚ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ» اکنون در مقام بیان امتداد عملی آن مسیر در تمام شئون زندگی است؛ به این معنا که دامنه دین مبین اسلام و آیین توحیدی در انحصار دایره نماز (که عبادتی خاص است) و عبادات و مناسک دینی نیست؛ بلکه تمام ابعاد و شئونات و زوایای زندگی بشری را شامل میشود؛ حتی فراتر از آن و با عنایت به حقیقت «إلیهِ راجِعوُن» مخلوقات، جهان پسین و ممات نیز از آن اوست. چنین دایره وسیعی متعلق به معنایی است که در ضمن سه کلمه بیان شده: «لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ» یعنی از آنِ خدایی که تدبیرگر عوالم است. سپس در آیه بعد تأکید میکند که این تعلّق فقط در انحصار اوست و در این مقام هیچکس حق شراکت ندارد.
مهمترین مؤلفه در یک حرکت برای رسیدن به مقصد جهت است. اگر در حرکتی، جهت اشتباه باشد، سرعت سیر جز دوری از مقصد نتیجهای در برنخواهد داشت. آیات فوق مشتمل بر تبیین و تعیین جهت حرکت زندگی بشر است و مفهومی که در دین معادل چنین معنایی بهکار میرود، توحید میباشد.
اگر زندگی را یک حرکت پیوسته برای رسیدن به سعادت تصور کنیم، آنگاه بحث و گفتوگو از مقصد این حرکت، حیاتی به نظر میرسد. مگر از ذهن مسافری که راهی یک مقصد مهم است، چیزی جز فکر کردن به آن مقصد و هدف میگذرد؟ مگر نه این است که مقصد، مرکبِ حرکت را تعیین میکند. مگر نه این است که مقصد، توشه راه را تعیین میکند. پس سؤال از توحید، یک سؤال معمولی و در ردیف سؤالات دیگر نیست؛ بلکه سؤالی است که «آری» و «نه» آن تمام زندگی را رنگی دیگر میزند. البته معرفت و بینش نسبت به توحید، برای یک مسلمان امر بیگانه و غریبی نیست؛ اما سؤال این است که آیا آنچه به نام توحید شناختهایم، حقیقتا همان توحید واقعی است؟ اساساً آیا ما نسبت به ضرورت و جایگاه والای توحید در زندگیمان چنین حسّی داریم؟
شوربختانه باید گفت که غفلت از توحید به عنوان یک عنصر حیاتبخش و تعیینکننده، منجر به وضعیت کنونی مسلمانان در دو قرن اخیر شده است. «توحید» آن یگانه کلمهای است که انبیا و بهویژه نبیمکرم اسلام؟ص؟ طرح سعادت خودشان را با این معنا به بشر ارائه کردهاند. اما ارتکاز عمومی مسلمانان از توحید، صرفاً یک مفهوم انتزاعیِ ذهنی و تجریدشده است که در حیات اجتماعی آنها هیچ نقش و جایگاهی ندارد. توحید در اندیشه ناب اسلامی، توصیف توصیهخیزِ ایمانافزاست که برای مسلمانِ متعهد حیثیت ناموسی دارد. توحید یعنی اگر خدا انسان و جهان را آفریده و تدبیر خلق را بر عهده دارد و گردش قوانین عالم به دست اوست، پس گردش قوانین جاری زندگی بشر نیز باید به دست او باشد: «أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ». اگر جامعهای را یافتیم که آیات توحیدی بخوانند، نماز بخوانند، قرآن بخوانند، اما قوانین کشورشان برگرفته از اوامر الهی نباشد یا مجری این قوانین بر اساس ارزشهای الهی انتخاب نشود، آیا میتوان این جامعه را جامعهای توحیدی خواند؟!
پس توحید در ایدئولوژی اسلامی چه نقشی دارد؟ شاید این مفهوم دامنهدار و شامل را با عبارات زیر که برگرفته از اندیشه ناب مقام معظم رهبری؟حفظ؟ است، بهتر بتوان فهمید.
توحید یعنی برای ساخت چنین جامعهای به استقبال زحمات و خطرات رفتن. توحید یعنی مشکلات راه را به حساب خدا گذاشتن و خود را به پیروزی حتمی و نهایی امیدوار داشتن. توحید یعنی اعتماد به وعدههای الهی. توحید یعنی در مبارزه، چشم به هدف اعلی دوختن و عوض ناکامیهای شخصی و میانراهی را نزد خدا جستن. همه آن عزت و اعتلایی که به مسلمین وعده دادهشده است، در سایه چنین بینش صحیح و ایمان عمیق و پایبندی عقیدتی و عملی به آن در حیطه شخصی و اجتماعی رخ خواهد داد.
توحید در زمانهای که شیاطین افسار قدرت جهانی را در دست گرفتهاند و با ایجاد عقلانیتی مادّی برای تمام نیازهای بشری پاسخی یافتهاند و بر اساس آن، تمدنی را طراحی کردهاند، آن عنصر برهم زننده این نظم مادّی است. توحید همان عصای خمینی؟رح؟ است که به رود تمدن کنونی زده شده و آن را شکافته است. هر عقلانیت نویی قدرت تمدنسازی دارد، به شرط آنکه امتداد یابد. عقلانیت غربی امروز سَتَروَن و نازا شده است. اما توحید، عقلانیت و سخن نویی است که از تمدنی نوین خبر میدهد. «هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود».
وقتی عقلانیتی تفصیل یافت، حتی الگوی تفریح و سبک غذایی را نیز تغییر میدهد. سبک پوشش را عوض میکند و همینطور باقی امور: «فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كُنتُم بَِٔايَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِينَ» توحید، آن عطر دلانگیزی است که باید تفصیل یابد و منتشر شود. تفصیل و ساخت بر اساس توحید، وظیفه شاهدان و پیشروان است. تا مردم جهان با مشاهده منظره دلربای حیات طیبه و استشمام رایحه دلانگیز آن، دل در گرو آن ببندند و از این بینش و مرام پیروی کنند.
امروز آن امت شاهد، جمهوری اسلامی است که باید با ساخت جامعه بر اساس تعالیم اسلامی و توحیدی، الگویی باشد برای مسلمانان سایر کشورها. در میان این امت پیشرو، جوانان مؤمن انقلابی پیشران و موتور اصلی این حرکتند که باید این آن را با قدرت به پیش برند.
نام پژوهشگر: علی سپهران