۱. گنج پنهان – آیه ۲ بقره

ای نام تو بهترین سرآغاز     بی ‌نام تو نامه کِی کنم باز؟

فرارسیدن ماه زیبا و دوست‌‌داشتنی رمضان را خدمت همه شما عزیزان دوست‌‌داشتنی تبریک عرض می‌کنم.

خبر آمد که بهار دل ما آمده است       مژدۀ کم‌‌شدن فاصله‌‌ها آمده است
باز از عرش خداوند ندا آمده است       بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است[۱]

امیدوارم اولین هدیه خداوند در این ماه عزیز، فرج امام زمان(عج)، و دومین هدیه، سلامتی و طول عمر باعزت برای همه شما عزیزان باشد تا ان‌شاءالله همیشه در مسیر اهل‌بیت؟عهم؟ قدم بردارید و آینده‌‌ای درخشان برای اسلام و ایران عزیزمان بسازید.

همان‌‌طور که می‌‌دانید، رمضان ماهی است که خداوند ما را به مهمانی در آن دعوت کرده و برای همه دعوت‌‌نامه فرستاده است. دعوت‌‌‌نامه‌‌ای که از طرف خداوند و با زبان پیامبرش به ما رسیده و می‌فرماید: «ای بندگان خدا! همۀ شما دعوت شدید به مهمانی خدا».[۲]

دوستان عزیز! کسی ما را دعوت کرده است که بزرگ‌ترین، ثروتمندترین، بخشنده‌ترین، مهربان‌ترین و عالم‌ترین است. به همین دلیل هم اصول و قوانینی را برای بهره‌بری بهتر ما از این ماه و کتاب آسمانی‌‌‌‌اش قرار داده است.

یکی از ابتدایی‌‌ترین اصولی که خداوند به ما آموزش داده، تدبّر در آیاتی است که قرائت می‌کنیم. مثلاً در دومین آیه‌ از سوره بقره، خداوند می‌‌فرماید: «ذَٰلكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ». تا حالا شده به این آیه دقتی ویژه داشته باشیم که به چه معناست؟

همان‌‌طور که می‌دانید، قرآن کتابی است که هیچ شکی در آن راه پیدا نمی‌‌کند؛ اما دوستان عزیز! آیا می‌دانید در زبان عربی، یکی از معانی کتاب، «نامه» است؟ در این آیه خداوند می‌فرماید: «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ»؛ یعنی این کتاب، نامه‌ای است از طرف خدای متعال برای ما انسان‌ها.

به همین خاطر چند نکته درباره این نامه می‌‌خواهم به شما عرض کنم.

همان‌طور که می‌دانید، ما زمانی برای نامه نوشتن دست‌به‌قلم می‌شویم که کار مهمی در نظرمان باشد، یا طرف مقابلمان برای ما خیلی ارزشمند باشد. برای همین خداوند هم دست‌به‌کار شده و نامه‌ای صمیمی و از روی مهر و محبت به نام قرآن برای ما نوشته است؛ نامه‌ای که خود خداوند می‌فرماید: «لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ»؛ یعنی هیچ شکی در آن نیست. یعنی اگر به محتوای نامه دقت نکنی و نخوانی، خودت ضرر خواهی کرد.

شاید برایتان جالب باشد، اما داستانی دراین‌‌باره وجود دارد که دقیقاً می‌تواند مرتبط با بحث ما باشد: نقل می‌کنند: مردی بود که خانواده‌اش او را خیلی دوست داشتند. مرد به‌خاطر وجود مشکلات مالی مجبور شد که برای کار به کشور دیگری مسافرت کند. پس از مدت کوتاهی، مرد اولین نامه را برای خانواده‌اش فرستاد. همین که نامه به دست آنها

رسید، به‌خاطر دلتنگی‌های فراوانی که داشتند، نامه را اصلاً باز نکردند و فقط گریه کردند و به چشمان خود می‌کشیدند و نام و یاد پدر را زنده می‌کردند. در نهایت هم نامه را بازنکرده روی طاقچه گذاشتند تا همیشه مقابل چشمشان باشد و هر زمان که دلشان تنگ شد، به نامه مراجعه کنند و دوباره یاد پدر بیفتند! نامه دوم و سوم پدر نیز پس از مدتی رسید؛ اما خانواده مرد آنها را هم بدون بازکردن، بوسیدند و به سر و روی خود کشیدند و روی طاقچه گذاشتند.

یکی دو سال بعد که پدر بازگشت، با صحنه‌ای عجیب روبه‌رو شد. همسرش مرده بود و به‌‌جز یکی از فرزندانش، خبری از بقیه نبود. ماجرا را که پرسید، متوجه شد که همسرش به‌خاطر بی‌پولی از دنیا رفته و دخترش با پسری لاابالی و نامرد ازدواج کرده و زندگی‌اش نابود شده است. پسرش هم معتاد شده بود و خبری از او نبود! پدر با تعجب رو به فرزندش کرد و گفت: من در نامه اول برای درمان بیماری مادرتان پول فرستادم! فرزند گفت: ما چون خیلی دلمان برای شما تنگ شده بود، نتوانستیم نامه را باز کنیم و فقط گریه می‌کردیم و می‌بوسیدیم و… !

پدر گفت: در نامه دوم گفته بودم که خواهرتان نباید با فلان پسر ازدواج کند؛ چراکه او آدم به‌دردبخوری نیست. در نامه سوم هم درباره برادرتان گفته بودم که نباید با فلانی دوست شود! فرزند همین‌طور که گریه می‌کرد، گفت: ما با نامه دوم و سوم نیز همان کاری را کردیم که با نامه اول کرده بودیم!

عزیزان من! این داستان، هم خنده‌دار است و هم گریه‌آور. هم باید خندید که اینها دیگر چه آدم‌هایی بودند و هم باید گریه کرد که متأسفانه این داستان واقعی زندگی ما نیز می‌باشد.

صد نامه فرستادم، صد راه نشان دادم            یا نامه نمی‌‌خوانی، یا راه نمی‌‌دانی!

خدای مهربان، بهترین برنامه‌ها را که شبیه گنجی بی‌پایان و البته پنهان است برای ما فرستاده؛ اما ما چه برخوردی با آن داریم؟

برخی قرآن را فقط روی طاقچه می‌گذارند!
برخی قرآن را فقط در مسافرت می‌خوانند!
برخی قرآن را فقط برای مراسم ختم و سر قبر می‌خوانند!
برخی هم قرآن را فقط بر سر سفره عقد می‌گذارند؛ آن‌‌هم به‌خاطر آداب‌ورسوم قدیمی…!
باید توجه داشته باشیم که برای بهره‌‌مند شدن از هدایت قرآن، لازم است دستورات آن، به متن زندگی وارد شود و به استفاده حداقلی از قرآن در مناسبات و مراسمات اکتفا نشود. قرآن کریم «تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ» است و در تمام عرصه‌‌ها هدایتگر است. در زندگی امروز ما که الگوها و نسخه‌‌های متفاوت و متعددی در عرصه‌‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، ما به یک برنامه جامع و هماهنگ نیاز داریم که مسائل را حل کند و آن، همان کتاب راهنمای خداوند یعنی قرآن است.

قطعا این قرآن هدایت می‌‌کند                  راه خوبان را روایت می‌‌کند
چشم دل را باز کن جانان جان!                گوش کن، دارد صدایت می‌‌کند[۳]

دوستان، می‌دانید مشکل اصلی ما کجاست؟ مشکل اصلی این‌جاست که ما قرآن را کتاب راهنمای کاملی برای همه ابعاد زندگی‌مان نمی‌دانیم! برخی کتب روان‌شناسی غربی را بر قرآن ترجیح می‌دهند! برخی می‌گویند: ما بلدیم، یا هرچه بزرگ‌ترها بگویند، همان درست است! حتی برخی قرآن را کتاب اخلاقی معرفی می‌کنند و معتقدند قرآن به درد همه امور نمی‌خورد! این افراد بی‌خبرند که:

اولاً خود خداوند در آیه ۸۹ سوره نحل می‌‌فرماید: «وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ»؛ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.

دوماً وجود نازنین رسول مهربانی‌ها؟ص؟ می‌فرمایند: «فَضْلُ القُرآنِ عَلى سائِرِ الْكَلامِ كَفَضْلِ اللّهِ عَلى خَلْقِه»؛ برتری قرآن بر سایر سخن‌ها و کلام‌ها مانند برتری خداوند بر مخلوقات است![۴]

به نظر شما اصلاً می‌توان خداوند را با چیزی مقایسه کرد؟! اصلاً خداوند کجا و مابقی عالم هستی کجا؟! همان‌طور که خدا و مابقی عالم قابل‌مقایسه نیستند، پیامبر(ره) می‌فرمایند که قرآن و دیگر کلام‌ها نیز قابل‌قیاس نیستند.

حضرت امام خمینی(ره) نیز در این باره می‌‌فرماید: «قرآن کریم در رأس همۀ مکاتب و تمام کتب است؛ حتی سایر‏‎ ‎‏کتب الهیه».[۵] این یعنی نه‌‌تنها قرآن قابل قیاس با سایر مخلوقات خداوند نیست، بلکه بر بقیه کتب آسمانی هم برتری دارد و با هیچ کدام از آن‌‌ها نیز قابل مقایسه نیست.

در یک جمله اگر بخواهیم «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ» را معنا کنیم، می‌توانیم بگوییم: «قرآن، کتاب زندگی است». حتی بالاتر از این، «تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ» یعنی قرآن كتابى جامع براى بيان همه نيازهاى جامعه است.

مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند:

قرآن کتاب زندگی است. اگر آحاد بشر قواعد زندگی را با قرآن تطبیق بکنند، سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد. مشکل ما این است که این کار را نمی‌کنیم؛ مشکل ما این است که ما زندگی را با قواعد قرآن تطبیق نمی‌کنیم؛ مثل کسی که به پزشک مراجعه می‌کند و نسخة پزشک را می‌گیرد، لکن به آن نسخه عمل نمی‌کند. این مراجعة به پزشک، بدون عمل‌کردن به نسخه، اثری نخواهد داشت؛ امروز وضع ما این‌جوری است.[۶]

یعنی قرآن در جزئی‌ترین و ریزترین مسائل زندگی ما برنامه دارد. برخی اصرار دارند که قرآن را کنار بگذارند؛ اما رهبر عزیز ما در جلسه یازدهم کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، آن هم در سال ۱۳۵۳ یعنی قبل از انقلاب درباره این موضوع می‌‌فرمایند:

پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «فَاِذَا التَبَسَت عَلَيكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيلِ المُظلِمِ فَعَلَيكُم بِالقُرآنِ»؛ آن روزی که فتنه‌ها مثل پاره‌های شبِ سیاه بر زندگی شما سایه بیفکند، بر شما باد به قرآن! کِی است آن روز؟ فتنه‌های تاریک مثل شب را نمی‌بینیم؟! راه‌های عوضی را در مقابل چشم‌های نابینا و نزدیک‌بینمان مشاهده نمی‌کنیم؟! دزدان و غول‌ها و راهزن‌ها را از هر سویی و به هر شکلی، چشم بینا نمی‌بیند؟! پس کِی باید به قرآن رجوع کرد؟ برای کِی است؟ برای وقتی که امام‌زمان عجّل‌الله بیاید؟! او که خودش قرآن ناطق است. امروز روزی است که به قرآن باید مراجعه بکنیم!

خلاصه اینکه باید به قرآن مراجعه کنیم و بهترین بهره‌‌ها را از آن ببریم. جالب است بدانید قرآن همان کاری را با ما می‌‌کند که باران با زمین می‌‌کند. همان‌‌طور که باران، زمین را زنده می‌‌کند، قرآن نیز ما را زنده می‌‌کند.[۷]

دوستان، امروز گفتیم که:

اولاً قرآن کتابی است جامع، کامل و عالی که باید با آن زندگی کنیم.
دوماً برتری قرآن بر سایر کلام‌ها مانند برتری خداوند بر همه موجودات است که اصلاً قابل‌مقایسه نیست.
سوماً راه استفاده‌ از این نامه خدا، بازکردن و خواندن و فهمیدن آن است که در قرآن به «تدبّر» تعبیر شده است.

در این ماه قصد داریم که بر سر سفره این نامه الهی بنشینیم و از مطالب قرآن بهره ببریم. به همین دلیل قصد داریم از همان کتابی که شامل بیانات مقام معظم رهبری در قبل از انقلاب است صحبت کنیم؛ یعنی کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن».

اما قبل از اینکه این جلسه را تمام کنیم و با توجه به مطالبی که گفتیم، بیایید با خدای خودمان عهد ببندیم که در این ماه که ماه قرآن است، همیشه یک قرآن جیبی به همراه داشته باشیم تا ان‌شاءالله این کار پس از ماه مبارک نیز ادامه پیدا کند.

بارالها! به حق قرآن، ما را اهل تلاوت، قرائت و تدبر در قرآن قرار بده؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنه‌ای حفظه‌الله سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!
شادی دل حضرات معصومین(علیهم السلام) خصوصاً پیامبر گرامی اسلام(ص) بلند صلوات بفرستید.

«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»



[۱]. امیر عظیمی.
[۲]. «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ»؛ (حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۱۳، حدیث ۱۳۴۹۴).
[۳]. حسین پورسلطانی.
[۴]. ابطحی اصفهانی، جامع الاخبار و الآثار، كتاب القرآن، ج ۱، ص ۱۸۲.
[۵]. صحیفه امام(ره)، ج۳، ص۲۱۸ (بیانات در تاریخ ۶ / ۷ / ۵۶).
[۶]. بیانات در پایان محفل انس با قرآن کریم، ۶/۲/۱۳۹۹، دسترسی در:https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45426
[۷]. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مَثَلُ القُرآنِ و مَثَلُ النّاسِ كمَثَلِ الأرْضِ و الغَيثِ، بَينَما الأرضُ مَيّتَةٌ هامِدَةٌ إذ أرسَلَ اللّه ُ علَيها الغَيثَ فاهتَزّت، ثُمّ يُرسِلُ الوابِلَ فتَهتَزُّ و تَربُو، ثُمّ لا يَزالَ يُرسِلُ الأودِيَةَ حتّى تَبذُرَ وَ تَنبُتَ و يَزهُوَ نَباتُها، و يُخرِجَ اللّه ُ ما فيها مِن زِينَتِها و مَعايِشِ النّاسِ و البَهائمِ، و كذلكَ فِعلُ هذا القُرآنِ بالنّاسِ» [متقی هندی، كنزالعمّال، حدیث۲۴۵۷]؛ حكايت قرآن و مردم، حكايت زمين و باران است. درحالى‌‌كه زمين مرده و خشكيده است، ناگاه خداوند بر آن باران مى فرستد و زمين به جنبش درمى‌‌آيد؛ سپس باران‌‌‌هاى تند را فرومى‌‌ريزاند و زمين به جنبش درمى‌‌آيد و رشد مى‌‌كند؛ آن‌‌گاه پشت سر هم نهرها و دره‌‌ها را جارى مى سازد، تا آن كه زمين مى روياند و گياهانش باليدن مى‌‌گيرند و خداوند آنچه را كه مايه آراستگى زمين و خوراك مردم و حيوانات است، از دل آن بيرون مى آورد. قرآن نيز با مردم چنين مى‌‌كند.

question