ترجمه تدبری
﴿إنِّ ٱلَّذِيـنَ تدۡعُـونَ مِن دُونِ ٱللَّه﴾ آن کسـانی که غیـر از خدا، صدایشـان می زنید(و از آنهـا حاجـت میخواهیـدِ و درِ خانۀشـان ضجـه می زنیـد کـه کارتـان را راه بیندازنـد). ﴿عِبَادٌ أمۡثَالُكُمۡ﴾ قطعاً خودشـان مثل شـما بنـده و نیازمندند. (نه نیاز خودشـان و نه نیاز شـمۖا را نمی توانند پاسـخ دهند) ﴿فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيسَتَجِيبُوا لَكُـمۡ إنِ كُنتُـمۡ صَدِٰقيِنَ﴾ پس اگر شـما (در حاجت خواسـتن از آن ها) راسـت گو هسـتید (و گمـان میکنیـد آنهـا میتواننـد کاری برایتـان بکننـد!) پـس آنهـا را صـدا بزنیـد و نیازتـان را به ایشـان بگویید و قاعدتاً باید حاجتتـان را بدهند! (اما حتمـاً آن هـا نمیتواننـد نیازهـای شـما را بـرآورده کننـد؛ زیـرا هیـچ کسـی غیـر از خدا برطرفکنندۀ نیازهای انسـان نیسـت و همین دلیلی بر خداییِ خدا در برابر دیگران است).
آیه مورد بحث
﴿إنِّ ٱلَّذيِنَ تدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أمۡثَالُكُمۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيسَتَجِيبُوا لَكُمۡ إنِ كُنتُمۡ صَدِٰقيِنَ﴾
آن کسـانی کـه غیـر از خدا، صدایشـان میزنیـد (و از آنها حاجـت میخواهید و درِ خانهشـان ضجـه میزنیـد که کارتـان را راه بیندازند.) قطعاً خودشـان مثل شـما بنـده و نیازمندنـد. (نـه نیـاز خودشـان و نه نیاز شـما را نمیتوانند پاسـخ دهند) .پـس اگـر شـما (در حاجـت خواسـتن از آنها) راسـتگو هسـتید (و گمـان میکنید آنهـا میتواننـد کاری برایتـان بکننـد) پس آنها را صـدا بزنید و نیازتان را به ایشـان بگویید و قاعدتاً باید حاجتتان را بدهند! (اما حتماً آنها نمیتوانند نیازهای شما را برآورده کنند؛ زیرا هیچ کسی غیر از خدا برطرفکنندۀ نیازهای انسان نیست و همین دلیلی بر خداییِ خدا در برابر دیگران است) (سوره مبارکه اعراف آیه ۱۹۴)
آیا تا به حال به این سؤالات فکر کردهاید که آیا امکان دارد شخصی مسلمان باشـد، دینـدار باشـد، اعمـال عبـادیاش را کامـل انجـام دهـد، امـا خداونـد او را عذاب کند؟!
می شـود کسـی اهل تقوا باشد، مراقبه داشـته باشد و از محرمات الهی پروا کند، ولی مورد عذاب الهی قرار بگیرد؟
چــه مســئله ای مــورد غفلت یک فــرد متدین قــرار می گیرد که خداونــد او را عذاب میکند؟
او که تقیدات دینی و مذهبی دارد، چه چیزی ندارد که همین نداشتن، او را لایق عذاب الهی می کند؟
روایتی که از امام باقر(ع) در کتاب شریف «کافی» آمده، به این سؤالات پاسخ داده است:
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ»خدای تبارک و تعالی فرموده است: هرآینه عذاب میکنم هر رعیتی را که در اسلام«دَانَتْ بِوَلَّاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ»
با پیروی از امام ستمگری که از جانب خدا نیست، دینداری کند.
«وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً»
اگرچه آن رعیت نسبت به اعمال خود نیکوکار و پرهیزگار باشد.
«وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلَّاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ»
و هرآینه عفو میکنم هر رعیتی که در اسلام با پیروی از امام عادل، از جانب خدا دینداری کند.
«وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً»
اگرچه آن رعیت نسبت به خود ستمگر و بدکردار باشد.(کلینی ،الکافی، ج۱، ص۳۷۶.)
اقناع اندیشه
وقتی با توجه به مباحث جلسه گذشته، دایرهٔ توحید را از حیطه ذهن و اندیشه و پاسـخ گویی به یک سـؤال اعتقادی صرف، وسـیعتر در نظر بگیریم و اثرگذاری این مسئله مهم اعتقادی را از مسائل فردی، به مسائل کلان اجتماعی تعمیم دهیـم، نمیتوانیـم در حاکمیـت و زعامـت فـردی کـه از جانـب خداونـد نیسـت ،دینداری کنیم؛ که اگر چنین کنیم، مورد عذاب پروردگار قرار می گیریم.
سؤال مهم این است که چرا ثمرهٔ این نوع نگاه توحیدی، نپذیرفتن ولایت و امامت غیرخدا و غیر ولی خدا میشود؟
ما میگوییم: بر مبنای توحید برگرفته از قرآن، در عصر غیبت امام معصوم ،کسی غیر از ولی فقیه حق حکومت ندارد؛ چرا؟
شاید بگویید: اینکه توحید باید در مسائل اجتماعی خودش را نشان دهد ،می پذیریـم، امـا اینکـه توحیـد را بـه مسـئله حاکمیـت در جامعـه گـره بزنیـم را از کجا آورده اید؟
می گوییم: از آیه ۱۹۴ سوره مبارکه اعَراف؛ آنجا که خداوند می فرماید:
﴿إنِّ ٱلَّذِينَ تدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّه عِبَادٌ أمۡثَالُكُمۡ﴾؛ یقیناً کسـانی که به جای خدا می پرستید، بندگان و مملوکانیِ ناتوان چون شۖما هستند.
در «تفسیر نمونه» در ذیل آیه مورد بحث آمده است:
این آیه و آیه بعد همچنان بحثهای توحید و مبارزه با شرک را ادامه میدهد و پرستش غیرخدا را عملی سفیهانه و دور از منطق و عقل معرفی می نماید و… می گوید: «آنهایی را که شما جز خدا می خوانید (و عبادت م یکنید و از آنان یاری م یطلبید) بندگانی همچون خود شما هستند »
﴿إنِّ الَّذِينَ تدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه عِبادٌ أمْثالُكُمْ﴾. بنابراین معنا ندارد که انسان در مقابل چیزی که مثلِ خود او محکوم قوانین طبیعت است ،به سجده بیفتد و دست نیاز به سوی او دراز کند و مقدرات و سرنوشتش را در دست او بداند.[۱]
آیا تابه حال دیدهاید که گدایی برابر گدای دیگر سـر خم کند؟! در مقابل گدایی دیگر خضوع کند؟ هرگز! مگر مضحک تر از این هم داریم؟ در نگاه قرآن کریم، عالَم گداخانه است و همه هرچه باشند و هرکه باشند، سرتا پا فقر و نیازند. بر این اساس ،هرکس سـراغ هرکس رفت، گویی گدایی سـراغ گدای دیگر رفته باشـد؛ لذا فرمود:
﴿إنِّ ٱلَّذِينَ تدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّه﴾؛ جز خدا هرچه و هر که را بخوانید ﴿عِبَادٌ أمۡثَالُكُمۡ﴾؛ بندگانی هستند همچون خود شما؛ یعنی همچون شما نادار و نیازمندند.
ما باید کسی را اطاعت کنیم و در مقابل کسی خضوع کنیم، ولایت و امامت و زعامت کسی را بپذیریم، اداره امور جامعه خود را به کسی بسپاریم، کسی باید اعلی حضرت ما باشد که یا خود، قدرت مطلق عالم است یا به این قدرت مطلق به گونهای اتصال دارد. اطاعت وتبعیت غیر الهی، در حقیقت حماقت است.
نظر مقام معظم رهبری در «کتاب طر ح کلی اندیشه اسلامی»
مقام معظم رهبری در کتاب «طرح کلی اندیشـه اسـلامی در قرآن» در این باره می فرماید:
بنابر اصل توحید، انسانها حق ندارند هیچکس و هیچچیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند. اطاعتِ آن قدرتی که از سوی خدا و نمایندۀ خدا نباشد، اطاعت از آن مرکزی که آن مرکز، از مرکز قدرت پروردگار الهام نگرفته باشد، این در حد شرک است یا خود شرک است.[۲]
بار ها این جمله را از افراد و اقشار مخالف شنیدهایم که: چقدر زمان پهلوی خوب بود! هرکس که اهل دین و دیانت بود، تقیدات مذهبی خودش را داشت؛ مسـجد می رفـت؛ پای منبر مینشسـت؛ حجابش را رعایـت میکرد؛ نذری اش را مـیداد و… و هرکـس هـم تقیـدی به این مسـائل نداشـت و اهـل چیزهای دیگر بود، زندگی خودش را می کرد!
ایـن ادبیـات و طـرز تفکـر به دلیل خطا در نگاه توحیدی اسـت. بایـد ﴿إنِّ ٱلَّذِينَ تدۡعُـونَ مِـن دُونِ ٱللَّه عِبَـادٌ أمۡثَالُكُـمۡ﴾ را زندگـی کـرد. ما چـون توحیـد را از حیطه ذهن و اندیشـه، به مِسـائل فردی و مۖسـائل کلان اجتماعی گسـترش ندادهایم ،نفهمیدیـم اگـر باتقواتریـن فرد عالم باشـیم و به تعبیر روایت اول جلسـه از زبان امام باقر(ع) «بَرَّةً تَقِيَّةً» باشیم، این دینداری که در سایه حکومت و امامت قدرت غیرالهی شکل گرفته، هر قدر هم کامل باشد« لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ» را از جانب پروردگار به دنبال خواهد داشت. خدا با این روش دینداری، متدین را عذاب میکند.
در نگاه توحیدی قرآن که چند جلسه است درمورد آن بحث میکنیم، دینداری در کنار رهبری یک مجتهد که احکام الهی را در همه عرصهها برای ما مشخص میکند ،با دینداری در حکومت پادشاهی متفاوت است و دومی راه به جایی نمیبرد. پـس خلاصـه بحـث آن شـد کـه هر کـس قـرآن را زندگـی میکنـد و نـور ایمـان برگرفتـه از نـور قـرآن، بـرای او نورٌ علی نور می شـود، در سـایه تعالیم قـرآن کریم ،خالق، مؤسس، مدیر، مدبر و همه کاره این جهان باعظمت را پروردگار میداند .
توحید در نگاه چنین فردی فراتر از ذهن ها و اندیشه هاست و در حساس ترین مسـائل اجتماعـی اثر گـذار اسـت. کسـی کـه اینگونـه موحدانـه زندگـی میکند ، اطاعـت وپیـروی از غیر خـدا و ولـی خـدا را حماقـت می داند؛ چون بـر مبنای قرآن
معتقد است: ﴿إنِّ ٱلَّذِينَ تدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أمۡثَالُكُمۡ﴾؛ یقیناً کسانی که به جای خدا می پرستید، بندگان و مملوکانی ناتوان چون شۖما هستند.
ایـن اطاعـت و پیـروی فقـط در مسـائل حاکمیتـی و از یـک فـرد خـاص صـورت نمیگیـرد؛ بلکـه گاهـی اطاعـت و پیـروی از یـک فرهنـگ غیرخدایـی، از یـک سـبک زندگـی و شـیوه تربیتـی غیرالهـی صورت میگیـرد و اینها برای یـک جامعه مانند پیروی و اطاعت از حاکمان غیرالهی خطرناک است.
شـاید بـه ذهـن برسـد: کسـی کـه در جلسـه جزءخوانـی قـرآن در مـاه مبـارک رمضان شرکت میکند و تصمیم گرفته که قرآن را زندگی کند، از فرهنگ و سبک زندگی و تربیتی غیرالهی پیروی نمی کند.
اما باید توجه داشت که خیلی وقتها این اتفاق میافتد و ما متوجه آن نیستیم!
پرورش احساس
یک نمونه کوچک از این پیروی و اطاعت فرهنگ غیرالهی، از مقایسهٔ دغدغه های پدران و مادران در دهه های مختلف کاملا نمایان میشـود: بزرگتر های جلسـه قطعاً یادشـان هسـت که در سـال ۱۳۷۴ یک پسـربچه پنج سـاله در برنامه های مختلـف تلویزیونـی حاضـر میشـد و آنقدر در مباحث قرآنـی توانمند بود که از نظر خیلی ها شگفت انگیزترین کودک دنیا در عرصه حفظ قرآن بود.
«سـید محمدحسـین طباطبائـی» را یادتـان هسـت کـه عـلاوه بر حفـظ تمام قـرآن کریـم بـا ترجمه، به بیان موضوعی آیات قرآن کریم، تفسـیر و توضیح آیات با آیات دیگر، مکالمه با آیات قرآن کریم و روش بیان قرآن بر اساس شیوه اشاره نیز مسلط بود؟
آن روزها در کل کشور حفظ قرآن کریم توسط فرزندان، به دغدغهٔ بسیاری از پدران و مادران مذهبی تبدیل شده بود؛ به گونه ای که تسلط بر کلام اللّه مجید توسـط فرزنـدان خردسال شـان، باعـث افتخـار والدیـن نـزد دیگـران میشـد. ایـن فرهنگ زیبا و ارزشمند سالها در میان خانواده ها رونق داشت. سؤال خیلی ها این بود که از چه سنی فرزندانشان را در مؤسسات حفظ قرآن کریم ثبت نام کنند.
امـا پیـروی و اطاعـت از فرهنـگ غیر الهـی غـرب کـه البتـه بـرای بعضـی کامـلا ناخواسته اتفاق افتاده است، شرایط امروز جامعهٔ ما را به کلی تغییر داده است .امروز دیگر برخی از والدین عزیز برای فرزندانشان به دنبال آموزشگاه های حفظ قـرآن کریـم نمی گردنـد. حفـظ کـه به جای خـود؛ بعضـی از ما آنقـدر در پیروی و اطاعـت از فرهنـگ غربـی محـو شـده ایم کـه حتی بـه یادگیـری قرائت قـرآن کریم توسط فرزندانمان هم اهمیت نمی دهیم!
دغدغـه برخـی والدیـن تنهـا ایـن شـده کـه فرزندانشـان را از چـه سـنی در کلاس هـای موسـیقی، زبان هـای خارجـی، مهارت هـای هنـری و… ثبت نـام کننـد . چه بسـا بعضـی از ایـن کلاس هـا واقعـاً مفیـد باشـند، اما قـرآن چه شـد؟ کلاس قرآن چرا از برنامه کلاس های فرزندانمان خط خورد؟!
این ثمره پیروی و اطاعت از فرهنگ و سبک زندگی غیرالهی نیست؟خداونـد متعـال در سـوره مبارکـه «مائـده» تعبیـر بسـیار تندی برای کسـانی کـه عبودیـت طاغـوت و فرهنـگ آنها را دارنـد، بیان میفرمایـد. میخواهید یکی از اشرار عالم را به شما معرفی کنم؟ قرآن به چه کسانی «اشرار» گفته است؟﴿قُلْ هَلْ أنَبّئِكُمْ بشِرٍّ مِنْ ذلكِ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ﴾اشرار در فرهنگ قرآنی کسانی هستند که ﴿مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الۡخْنَازيرَ﴾ خداوند آنها را لعنت کرده و بر آنها غضب نموده و عده ای از آنها را به شـکل بوزینه و خوک مسخ کرده است.﴿وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ﴾کسانی که عبودیت طاغوت می کنند، در ردیف همان کسانی هستند که به بوزینهُ و خوک مسخ شَده اند! ﴿أولئكِ شَرٌّ مَكانا وَ أضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبيلِ﴾ اشرارِ گمراه، اینها هستند.(مائده، آیه ۶۰)
رفتارسازی
بـرای مقابلـه بـا فرهنـگ طاغـوت می بایسـت فرهنـگ قرآنـی در تمـام لایه هـای اجتماعـی زنـده و پویـا باشـد. توحیـد در نـگاه کسـی کـه موحدانـه در پنـاه قـرآن زندگـی میکنـد، فراتـر از ذهن هـا و اندیشـه هاسـت و در حسـاس ترین مسـائل اجتماعـی اثرگـذار اسـت. چنیـن کسـی اطاعـت و تبعیـت از غیر خدا و ولـی خدا را حماقت میداند لذا نمیتواند در سبک زندگی و تربیتی از نسخه ای که قرآن را از زندگی اش حذف کرده تبعیت کند.
قرآنی که رسول اللّه(ص) در مورد حافظان آن می فرماید:
«حَمَلَـةُ القُـرْآنِ هُمُ المَحْفُوفونَ بِرَحمَةِ اللهِ، المُلَبِّسـونَ نُورَ اللهِ، المُعَلِّمونَ كَلامَ اللهِ مَـنْ عاداهُـم فَقَـدْ عـادَی اللهَ و مَـنْ والَّاهُـم فَقَـدْ والَـی اللهَ»؛ رحمـت پروردگار مشـمول حافظـان قـرآن می شـود. آنان حافظـان نور خدا و آموزگاران کلاماللّه هسـتند و دوستی با این افراد، دوستی با پروردگار خواهد بود. (محدث نوری ،مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۴.)
قرآنی که حفظ آن، مقام استجابت دعا را برای حافظش به ارمغان می آورد .
رسـول خـدا(ص) در این مـورد می فرمایند: «مَنْ جَمَعَ القُـرآنَ فَإنَّ لَهُ عِنْـدَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ دَعْـوَةً مُسْـتَجاتَةً إنْ شـاءَ عَجَّلَهـا لَـهُ فِـی الدُّنيـا و إنْ شـاءَ إذْخَرَهـا لَـهُ فِـی الْآخِـرَة»؛ بـرای کسـی که قرآن را گرد آورد(منظورحفظ قرآن اسـت) نزد خدای متعال یک دعای مسـتجاب اسـت؛ اگـر (خـدا) بخواهـد در دنیـا برایـش مسـتجاب می کنـد و اگـر بخواهد، برای آخرتش ذخیره می نماید.
ایـن فرهنـگ غنـی و سـبک زندگـی اسـلامی ماسـت. بایـد در جامعه اسـلامی هدایـت قرآنـی و سـبک زندگـی اسـلامی حاکم باشـد؛ نـه فرهنگ و سـبک زندگی غربی! ما که از اول ماه مبارک رمضان قرارمان این بود که قرآن را زندگی کینم ،باید اگر میتوانیم، خودمان و فرزندانمان را به حفظ این منبع نور الهی تشویق کنیم و اگر شرایط حفظ به هر علتی برایمان فراهم نبود، دست کم برای یادگیری قرائت صحیح قرآن توسط خود و فرزندانمان دغدغه داشته باشیم.
ایـن پسـندیده نیسـت که شـیعه حتـی توانایی نداشـته باشـد آیـات کلام اللّه مجید را از روی صفحات قرآن، صحیح و بدون غلط بخواند. امیـدوارم روزی برسـد کـه تعـداد قاریـان و حافظان قـرآن کریم در این کشـور امام زمان(عج) قابل شمارش نباشد.
[۱] ۱. مکارم شیرازی ،برگزیده تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۲۲.
[۲] . طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه دهم، دسترسی در: https://manviat.ir/tohid3