شبهه: مگر رهبری این همه فساد را نمی بیند؟ چرا رهبر هیچ تذکری نمی دهد و کاری نمی کند؟ نهادهای انتصابی که زیر مجموعه رهبری هستند چرا این همه مشکل دارند؟
جواب: وظایف ولی فقیه، قوای سه گانه، سازمانها و نهادها و….. همه در قانون اساسی تبیین شده است. آیا انتظار میرود رهبری تمامی ساختار اداره کشور را به هم بزنند، قوانین را ملغی کنند و خودشان از رئیس جمهور نمایندگان و رئیس مجلس، تا تمامی مسئولان و کارمندان را عزل و نصب نمایند؟ آیا تمامی مشکلات و انحرافات با عزل و نصب ها برطرف میشود؟
الف) کار رهبری در انتصاب این است که رئیس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعهای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با ایشان نیست. بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعه تحت پوششی مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است. این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رئیس صداوسیما را ایشان منصوب میکنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران ،فیلم نامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و … را نیز ایشان انتخاب کنند و در مقابل کوچکترین کارهای این مجموعه هم رهبر پاسخگو باشد! قانون فقط عزل و نصب برخی نهادها را بر عهده رهبری گذاشته است. تنها موردی که علاوه بر عزل نصب مدیران، فرماندهی آن نیز به عهده رهبری است، امور نظامی می باشد. لذا میتوان دستاوردها و نقاط ضعف نیروهای نظامی را با دستاوردهای کلیه امور غیر نظامی مقایسه کرد تا تفاوت مدیریت رهبر انقلاب با سایرین مشخص شود.
ب ) بازوان اجرایی ولی فقیه ، چه کسانی هستند؟ آیا به جز قوای سه گانه، نهادها و سازمانهای رسمی و مردم که هر کدام وظایف مشخصی دارند؟! آیا میتواند از آسمان نیرو بیاورد، یا باید با همینها کار کند؟ همه نهادهای انتصابی و انتخابی به عنوان بازوهای رهبری به شمار میروند. بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمی تواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد. گاهی مدیریتها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعيف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود قوانین است، یا ضعف برنامه ریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه، حال رهبری چه کند؟!
ج) ولی فقیه، در بالاترین افق و قله «رصد» قرار دارند؛ به لطف الهی به خاطر ایمان، تقوا، دانش، بینش، شجاعت و سایر کمالات، دوست و دشمن، خیر و شر، راهکارهای کلی برای عبور از مشکلات ، مسیر صحیح رشد و پیشرفت را میشناسند و میشناسانند. اما توجه، دقت و عمل، کار امّت است، چه نهادها و مسئولان و چه مردم اصلی ترین و مهمترین کار در جلوگیری از انحرافات تبیین آنها و تذکر به آنها و روشن کردن راهکارها و تلاش برای مساعد نمودن شرایط جهت هدایت در صراط مستقیم و جلوگیری از انحرافات میباشد، که در تبیین سیاستهای کلی نظام محقق میگردد. لذا رهبری نه وظیفه دارد و نه اصلاً میتواند که در اجرا از تمامی انحرافات جلوگیری نماید.
د) ولی فقیه، خود بارها به پرسش درباره وظایف رهبری پاسخ داده اند: «من هم بارها قبلاً گفته ام که رهبری نمیتواند در تصمیم گیریهای موردی دستگاه های گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی شود. نه قانون این اجازه را میدهد نه منطق این اجازه را میدهد.»۱
رهبر انقلاب، این موضوع را اینگونه تبیین مینمایند: در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقه ها و ضرورتها مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جایز وادار میکند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیت بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضی ها دوست میدارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیم ها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود. نه این طور نیست. … دستگاههای گوناگون – قوه قضائیه، قوه مجریه، قوه مقننه – مثل همه دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام می دهند، با اختیارات کاملی که در قانون اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد.۲
١. بيانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۱۲، قابل دسترسی در
https://khlink/f/33694
۲.بيانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان کرمانشاه در تاریخ ۱۳۹۰/۷/۲۴، قابل دسترسی در
https://khl.ink/f/17597