متن شبهه:

از پدرم پرسیدم برای چه انقلاب کردید؟

پاسخ داد: پسرم برای اسلام

گفتم: مگه آن وقت ها نماز نمی خواندی؟ چرا می خواندم 

مگه مسجد نمی رفتی؟ بله می رفتم

مگه مکه نمیرفتی؟ بله می رفتم 

مگه محرم تکیه و دسته نبود؟ بله بود.

مگه مادرم حجاب نداشت؟ چرا داشت.

مگه سود و نزول بد نبود؟ بد بود.

مگه ناموس معلمان حرمت نداشت؟ چرا زیاد داشت.

مگه صدای اذان از رادیو پخش نمی شد؟ چرا می شد.

گفتم خب پس چه تغییری ایجاد کردید؟

کمی درنگ کرد و هیچ پاسخی نداشت؟!

پاسخ شبهه

پسر نازنینم

از عصر جمهوری اسلامی گفتی و مشکلات آن؛ پسرم برخی ادعاهایت را قبول دارم و انکار مشکلات دروغ و حماقتی بیش نیست، همان طور که سیاه نمایی نیز خیانتی بیش نیست. امام راحل در وصیت نامه شان نوشتند:

هیچ کس مدعی نیست بعد از انقلاب توانسته ایم اسلام کامل را اجرا کنیم.

اما پسرم ای کاش شنیده هایت از زمان شاه را میدیدی! پسرم بدان که از اسلام برایت کاریکاتوری بیش طراحی نکرده اند. اگر اسلام در نماز و روزه و اذان و حج خلاصه شد، اهل نهروان و بنی امیه دین داران بودند و نیاز به سیف علی (علیه السلام) و قيام حسین (علیه السلام) نبود. 

پسر نازنینم

اذانی که فقط بیدارت کند ولی بیدارت نکند. اذان بلال نیست، سمفونی بی محتوایی است که در کاخ یزید و مأمون و آل سعود و در فارسی وان هم نواخته می شود.

نازنینم

بله در آن زمان عده ای نماز میخواندند ولی اقامه نمی کردند. نماز بدون جهاد و دشمن شناسی و استکبار و طاغوت ستیزی و تولی و تبری هنر بی ارزش تشیع لندنی است نه تشیع غیور علوی و ایرانی؛ زیر پرچم حکومتی ایاک نعبد را زمزمه می کردیم که قبله اش کاخ سفید بود و خدایشان روزولت و نیکسون و ایزنهاور…..

پدرت به مسجدی می رفت که مجاهدان انقلابی اش و غفاری ها و سعیدی ها زیر شکنجه های ساواک با خون غسل شهادت میکردند و بر منبرش کاهنان معبد بوسیدن دست فرح کودتای ۲۸ مرداد کاپیتولاسیون جدایی بحرین و ظلم شاه را توجیه می کردند و با مقدس مایان بر جدایی دین از سیاست می کوبیدند.

حج بود ولی در حج ابراهیمی تبر برائت پدرت بر گردن بت استکبار و استبداد نمی خورد! چرا که خود پهلوی بت استبداد و رقاصه استکبار و اسرائیل بود و دشمن فلسطین و مظلوم.

پسرم قانون کشف حجاب میراث شوم پهلوی بود پدرت انقلاب کرد تا بهای تحصیل و پیشرفت مادرت و ناموست برهنگی نباشد.

عزیزم اربابان کازینو و رقاصه های محل حرمت داشتند ولی به دروغ به تو گفته اند که ناموس غیور محلت حرمت داشت. 

پسرم تکیه و دسته بود ولی مرحوم شریعتی زیبا می نویسد:

در عجیم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد می گریند.

پسر عزیزم نیاز نیست برای بی نمازی، بیزاری از حج، ترس از پلیس پرخاش کنی و لگدزدن قهری به شکم مادرت را مذمت کنی…..

نازنینم بخشی از اینها نشانه هایی از لگدزدن فرهنگ غربی دشمنان اسلام و حامیان دیروز پهلوی، به ایمان جوان عزیزم است که قهری هم نیست! پسرم کار شیطان ابلیس و شیطان بزرگ، سیاه نمایی و نا امید کردن است. پسرم این فراز از وصیت نامه امام راحل را بارها بخوان:

آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد؛ و آن روزی که ان شاء الله تعالى مصلح كل ظهور نماید گمان نکنید که یک معجزه شود و یکروزه عالم اصلاح شود!

پسرم اکنون از تصاویر همتها و کاوه های دیروز و شهدای جوانان مدافع حرم درس مردانگی و همت بگیر…. از پیکر اربا اربای حاج قاسم و تشییع میلیونی ایشان درس مقاومت ولایتمداری مردانگی شجاعت و انقلابی گری از دختران عفیف و پسران غیور ولایی درس عفت و غیرت بیاموز

از جماعت جوانان معتکف درس دین داری از شهریاریها و احمدی روشن ها و کاظمی آشتیانی درس علم آموزی از حسن تهرانی مقدم درس ما می توانیم 

از ابو مهدی المهندس ها و قندچی ها و جوانان انقلابی که کم هم نیستند درس استکبار ستیزی؛ از رهبرت درس ایمان و آزاداندیشی و بصیرت؛ از عاقبت فتنه گران روشنفکر نمایان و صادق هدایتها درس عبرت؛ از شاهرخ ضرغام درس توبه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

question