داستانک:
در جریان لوایح ششگانه که آیت الله بروجردی مخالفت کرده بود.
شاه، قائم مقام رشتی و صدر الاشراف را می فرستند قم، خدمت ایشان که بگویند: دخالت در این امور شأن شما نیست.
آیت الله بروجردی در پاسخ می فرمایند: به شاه بگویید، کاری نکنید که عصایم را بردارم و عمامه ام را سر بگذارم و تاج و تختش را ویران کنم.
صدر الاشرف گفته بود: این را که نمی شود به شاه گفت و بین دو شخصیت بزرگ به هم می خورد. از این رو به شاه می گویند: حضرت آیت الله بروجردی
گفتند:
اعلی حضرت شاه مملکت است!
شاه با عصبانیت گفته بود پس سید باید سر جایش بنشیند و در این امر دخالت نکند.
قایم مقام گفته بود: آقا، ایشان این جور نگفته است، ما نخواستیم بین شما و ایشان را به هم بزنیم بلکه حرف ایشان این بود که: شاه کاری نکند که عصایم… .
شاه ترسیده بود و گفته بود: من مقلد ایشان هستم.
شهد شهود، دفتر دوم، ص ۴۳
ما هر کجا در مقابل دشمن ضعف نشان دادیم ، دشمن حمله اش را بیشتر کرد و هر کجا ما ایستادگی کردیم، دشمن عقب نشینی کرد.
ما به مسئولینی نیاز داریم که در مقابل دشمن ذلت به خرج ندهند و همیشه با اقتدار در مقابل دشمن قرار گیرند.