رهبر انقلاب در مراسم دانش آموختگی دانشگاههای افسری مسئله شکست اسرائیلیها را متذکر شدند اما نکته جدید آن بود که فرمودند: این شکست غیرقابلترمیم است. اگر دقیقتر، فنیتر و علمیتر توضیح دهیم این برمیگردد به زمانی که رژیم صهیونیستی از سوی داوید بن گوریون پایهگذاری شد، یک دکترین نظامی برای این رژیم توسط بن گوریون تعریف و طراحی شد که تا روز ۱۵ مهر اصول این دکترین کماکان برقرار بود.
این اصول چهار رکن یا اصل داشت که بن گوریون پایهگذاری کرد و نظریه تمام رؤسای ستاد ارتش یا وزرای جنگی که تابع شرایط و ضوابط دکترین جدیدی ارائه میدادند بر این چهار رکن استوار بود و بر اساس این چهار رکن، خوانشی راهبردی از شرایط و اقتضائات زمانه به آن ضمیمه و راهبرد جدیدتری تعریف میشد. این چهار اصل عبارتاند از:
اصل اول بازدارندگی، به این معنا که رژیم باید ازنظر نظامی دارای چنان قدرتی باشد که دشمنان او حتی جرئت فکر کردن به اینکه این رژیم را تهدید کنند به خود راه ندهند و این یعنی اصل تفوق نظامی بر دشمنان.
اصل دوم ، هشدار بود؛ به این معنا که اسرائیل به دلیل اینکه دچار فقدان عمق راهبردی بوده و مساحتش بسیار محدود و جغرافیایش طولی و عرض بسیار محدودی داشته و عمق استراتژیک ندارد، برای جبران این خلأ باید اشراف برتری اطلاعاتی داشته باشد تا اگر کشورهای دیگر اراده کردند به اسرائیل حمله کنند قبل از اینکه بخواهند این تصمیم را محقق سازند، با پیش دستی اطلاعاتی ، آمادگیهای لازم را کسب کرده باشد.
اصل سوم انتقال منطقه نبرد به قلمرو دشمن بود.
اصل چهارم دفاع از شهروندان در مقابل حملات هوایی، موشکی و امثالهم بود
تمام جنگهای اعراب و اسرائیل بر اساس این دکترینها پیش رفت؛ مثلاً بر اساس اصل اول که بازدارندگی است و اصل سوم شاهد این بودیم که اسرائیلیها از راهبرد عملیاتی حملات برق آسا- شیوه جنگ ارتش آلمان نازی در جنگ جهانی دوم -بهره میبرد که مبتنی بر سه اصل بود: ۱-توانمندی فوقالعاده در آتشباری – چه بهصورت توپخانه، چه بهصورت نیروی هوایی- روی نیروهای دشمن و همزمان پیشروی سریع و بر قدس از سوی نیروهای پیاده و زرهی . در اینجا ستون فقرات عملیات بر قدس را نیروهای زرهی تشکیل میدادند که در جنگ ۱۹۶۷ ، ۱۹۷۳ و اشغال لبنان در ۱۹۸ ۲ این راهبرد پیاده شد. و راهبردی ثابت در رژیم صهیونیستی بود. اتفاقی که در این طوفان سهمگین رخ داد این بود که هر چهاراصل دکترین نظامی اسرائیل که میراث بن گوریون بود دود شد و به هوا رفت و دیگر خبری از بازدارندگی به معنای آن برتری نیست و نه خبری از هشدار بود، نه خبری از انتقال نبرد به سرزمین یا قلمرو دشمن و نه خبری از دفاع از شهروندان در مقابل دشمن بود . روز نابودی دکترین نظامی و دفاعی اسرائیلیها بود – که البته چندان دفاعی هم نبود و ماهیتاً تهاجمی بود و عملاً نابود شد.
به همراه این اتفاق شاهد فروپاشی ساختارهای عینی و ذهنی نظامی و امنیتی و دکترین نظامی اسرائیل بودیم و هیمنه و تصوری که اسرائیلیها از ارتش و نیروهای اطلاعاتی و امنیتیشان ساخته بودند، فروپاشید. بر اساس آخرین نظرسنجی سالانه مؤسسه مطالعات امنیت ملی ، سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ محبوبترین نهادها در اسرائیل ارتش و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بودند؛ اما امروز پرسشی که در میان اسرائیلیها فراگیر و در رسانهها بازتاب پیدا کرده این است که مقامات نظامی و امنیتی ما کجا بودند که چنین بلای عظیمی بر سر ما نازل شد؟ به قول نتانیاهو در گفتگو با بایدن، این بزرگترین بلایی بود که بر سر اسرائیلیها بعد از هولوکاست آمد؛ البته همه چیز را به هولوکاست ربط میدهند. این اتفاق مهمتر از شکست نظامی و امنیتی و حاصل آن ذهنیتی آسیبدیده است. الان وضعیت اسرائیلیها شبیه ضربالمثلی است که میگوید مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.یکی دو شب پس از این حادثه دو گروه از پلیسها در جنوب تلآویو به گمان اینکه طرف مقابل نیروهای نفوذی مقاومت هستند، با هم درگیر شدند و دو کشته دادند و این اتفاق ترمیمناپذیری است؛ کما اینکه جنگ یوم کیپور که یک هفته اول آن شکست اسرائیلیها بود، هنوز برای اسرائیلیها جبران نشده و مثل یک تروما با آن درگیرند. این ماجرا مثل شورای جنگ ۱۹۷۳ با ابعاد بسیار گستردهتر و عمیقتر و چند ده برابر آن است که تا سالهای سال سایهاش بر سر اسرائیلیها خواهد ماند؛ البته به شرطی که اسرائیلی باقی بماند و حداقل یک نسل و نسلی که این جنگ را تجربه کرده باید عوض شود تا این مسئله از یادها برود نسل فعلی از سنین نوجوانی تا میانسالی تا زمانی که زنده هستند این مسئله
را فراموش نخواهند کرد. به نظرم به این دلیل رهبری فرمودند این وضعیت ترمیم ناپذیر است.
اصل اول هر ساختار نظامی و امنیتی ذهنیت آن است؛ یعنی باید ذهن باانگیزه، امیدوار، پرشور و نشاط و قوی داشت تا بر اساس آن بتوان ساختار عینی، نظامی و امنیتی خود را بنا کرد. وقتی ساختارهای ذهنی و روحی روانی فروپاشیده، زمانی که جنگ تمام شود و آمارهای مراجعات به کلینیکهای رواندرمانی اسرائیل بیرون بیاید، معلوم خواهد شد چه اتفاقی افتاده است. گستره زخمهای عمیق و جدی چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی- که در سیف القدس هم شبیه آن تجربه شده است- زیاد است،آن زمان دستگاه سانسور اجازه نمیداد این مسئله بروز و ظهور پیدا کند و اسرائیلیها هم خودسانسوری میکردند که الان دیگر بیان میشود. پس از این ماجرا، زیربنای ساختارهای نظامی امنیتی که شامل ذهنیت و روان جامعه است، فروپاشیده است. کمااینکه در همان روز اول در رسانههای اسرائیلی عنوان شد که ساختارهای نظامی و امنیتی ما در پیرامون غزه فروپاشیده است و دچار فروپاشی ساختارها شدیم. تداوم درگیریها و اینکه هر روز به شهرکنشینان اعلام میکنند از خانههایشان بیرون نیایند ، همگی نشاندهنده ترمیمناپذیری این ساختار است.