عمل به وظیفه

وظیفه همان نتیجه است و نتیجه‌ هم همان وظیفه.
وظیفه همان نتیجه است یعنی چه؟ فرق وظیفه‌گرایی با نتیجه‌گرایی چیست؟
مصداق بارز نتیجه‌گرایی مردم کوفه هستند. آدم‌های خوب، نمازخوان، محب اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، اما یک ویژگی بد آنها نتیجه‌گرایی است؛ می‌ایستند ببیند کدام طرف چرب‌تر است.
البته که آدم اگر بخواهد وظیفه‌گرا باشد، باید قید خیلی از نتایج را بزند.
مشکل، آدم‌هایی هستند که تکلیف را از نتیجه جدا می‌کنند؛ قاتلان اباعبداللّه (علیه‌السلام) نیز مشکلشان این بود که فکر می‌کردند جایی دیگر غیر از وظیفه باید بروند تا به نتیجه برسد.
وظیفه عین نتیجه است و البته چنین نیست که وظیفه جدای از لذت باشد مکتبی است به نام یوتیلیتاریانیسم از مکاتب نتیجه‌گرایی یا اصالت سود، که بیان جالبی دارد. اما از دل این بیان وظیفه‌گرایی بر‌می‌خیزد. می‌گوید کاری را انجام بدهیم که همه با هم بیشتر لذت ببریم و یا اگر رنجی هم باشد رنج آن کم باشد و تعداد افرادی که لذت می‌برند بیشتر از کسانی که رنج می‌برند باشد. آنچه می‌گویند کاملاً تکلیف‌گرایانه است. وقتی می‌گوید شما مجبوری لذت همه را تأمین کنی بیان جوری است که هیچ احساس تکلیفی نمی‌کنی، اما از دل آن وظیفه برون می‌آید.

question