نفاق یعنی…

شهید مطهری – که خدا رحمتشان کند – در کتاب فوق‌العادۀ جاذبه و دافعۀ علی علیه‌السلام می‌گوید کسی که دافعه ندارد منافق است. کسی که برای همه جاذبه دارد منافق است. هم با اسرائیل دست می‌دهد، هم با فلسطین. مراتب پایین‌تر نفاق این است که انسان برخی اعتقاداتش را پنهان ‌کند. گاهی اعتقادات حق است، اگر آن را پنهان کند خوب است. این کار تقیه است. رسول اکرم (ص) فرمودند تقیه دین من و دین پدران من است. اما گاهی ناحق است؛ آن را پنهان می‌کند؛ این نفاق است. ما در تاریخ انقلاب واژۀ منافقین را خیلی اوقات اشتباه به کار برده‌ایم. یعنی دربارۀ کسانی به کار برده‌ایم که کافرند.
کافر با منافق خیلی فرق می‌کند. کافر موضعش روشن است؛ منافق موضعش روشن نیست. طیف مسعود رجوی حرفی در کفر این‌ها هست؟ به این‌ها گفتیم منافق. این‌ها کافر حربی هستند، محارب‌اند. اول کار بله شعار از قرآن و اسلام می‌دادند؛ الان دیگر منافق نیستند کافرند و هرکسی هم که ازایشان دفاع کند کافر است. محدودۀ نفاق با تقیه خیلی به هم نزدیک‌اند. آنجایی که فرد نباید اعتقاداتش را بپوشاند، ولی بپوشاند نفاق است. اما تقیه وقتی است که باید اعتقادمان را مخفی کنیم. علامت تقیه هم این است که با پوشاندن جان عده‌ای حفظ کنی؛ آبروی عده‌ای را نگه داری؛ و کاری کنی که به نفع اسلام و مسلمین باشد. در نفاق کاملاً برعکس است. با سکوتش ضربۀ بزرگ‌تری به اسلام و مسلمین وارد می‌شود، با سکوتش اعلام موضع نمی‌کند. آقا الان در این درگیری طرف چه گروهی هستید؟ در این وضعیت سکوت درگیری را بیشتر می‌کند و بیشتر آسیب‌زاست. موضع باید شفاف باشد؛ مخصوصاً جایی که حلال و حرام مطرح باشد.

question