بردباری و شکیبایی

اهمیت بردباری

  1. دستمایه سترگ خاشعین: ﴿واسْتَعینُوا بِالصَّبرِ وَالصَّلوةِ وَاِنَّهَا لَکَبیرَةٌ اِلاّ عَلَی الخاشِعِینَ﴾؛[۷۵] «و از شکیبایی و نماز مدد بگیری به درستی که این [کار] بزرگ و دشوار است مگر برای خاشعان.»
  2. نشانه توانایی فرد مؤمن: عن الصادق علیه السلام أنَّهُ قالَ: «قَد عَجَزَ مَن لَم یَعُدَّ لِکُلِّ بَلاءٍ صَبراً وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ شُکراً وَلِکُلِّ عُسْرٍ یُسراً، إصبِرْ نَفسَکَ عِندَ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَ رَزِیَّةٍ فی وَلَدٍ أوْ فی مالٍ فَإنّ اللهَ یَقبِضُ عارِیَتَهُ وَ هِبَتَهُ لِیَبلُوَ شُکرَکَ وَصَبْرَکَ؛[۷۶] ناتوان کسی است که برای هر مصیبتی صبری، برای هر نعمتی شکری و برای هر مشکلی راهی آسان را آماده نکرده باشد. در هر بلائی که به فرزند یا مال می¬رسد خود را وادار به صبر کن، زیرا خدا عاریت و بخشش خود را می¬گیرد تا شکر و صبر تو را بیازماید.»
    امام خمینی قدس سره؛ الگوی بردباری
    «… صبر و حلم امام در برخورد با مشکلات و مسائل شهرة آفاق است. به عنوان نمونه می¬توان صبر ایشان در شهادت آقا مصطفی رحمه الله را مثال زد که ثمرة عمری تهجد و تهذیب ایشان می¬باشد و خود، استوانه¬ای از علم و معرفت به شمار می¬رفته است. ایشان با شنیدن خبر شهادت آقا مصطفی رحمه الله خم به ابرو نمی¬آورد و حتی درس خود را هم تعطیل نمی¬کند… و یا شهادت یارانی چون مطهری رحمه الله و بهشتی رحمه الله و هفتاد و دو تن از یاران با وفایش. به صدا و سیما اطلاع داده می¬شود که خبر را آن شب پخش نکنند، چون آخر شب، امام رادیو گوش می¬کردند و قرار می¬شود که حاج احمد آقا و آقای هاشمی رفسنجانی فردای آن روز بیایند و خبر را به نحوی به اطلاع ایشان برسانند. به خانواده ایشان هم سفارش می¬کنند که رادیو را از اتاق امام بردارند. اما قبل از اینکه رادیو را بردارند امام می¬فرمایند: «رادیو را بگذار سر جای خودش، من جریان دیشب را از رادیوهای خارجی شنیده¬ام» و با استواری روحیه در مورد این ضایعه بزرگ به آقای رفسنجانی می¬فرمایند: «تقارب آجال شده است» یعنی خداوند اجلها را نزدیک کرده است.»[۷۷]
    نشانه¬های بردباران
  3. پناه بردن به خدا در مصائب: ﴿وَبَشِّرِ الصَّابِرینَ الَّذینَ إذَا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلیْهِ راجِعُونَ﴾[۷۸]؛ «و مژده بده به بردباران هنگامی که مصیبتی بر آنان وارد می¬شود، می¬گویند همه از خدائیم و به سوی او باز می¬گردیم.»
  4. سه نشانه بزرگ بردباران: عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «عَلامَةُ الصَّابِرِ فی ثَلاثٍ أوَّلُها أن لایَکْسِلَ وَالثَّانیَةُ أن لایَضجُرَ وَالثَّالِثَةُ أنْ لایَشکُو مِنْ رَبِّهِ تَعَالی لانَّهُ إذا کَسِلَ ضَیَّعَ الحَقَّ وَإِذا ضَجَرَ لَم یُؤَدِّ الشُّکرَ وَإذا شَکی مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ؛[۷۹] نشانة صابر سه چیز است: اول آن که کسل و تنبل ‍]و بی¬حال و سست] نشود، دوم آنکه بی¬تابی نکند، و سوم آنکه به درگاه خداوند شکوه ننماید. زیرا اگر سست و بی¬حال شود حق را ضایع می¬کند و چون بی¬حوصله شود، شکر به جا نمی¬آورد و آنگاه که لب به شکوائیه از خدایش گشاید، از امرحق سرپیچی می¬کند.»
    روی خود گر ترش سازی از بلا
    خویش را از صابران کردی جدا
    در بلا وقتی که صابر نیستی
    نزد اهل صدق شاکر نیستی
    بی¬شکایت صبر تو باشد جمیل
    با کسی کم کن شکایت ای خلیل!


[۷۵]. بقره / ۴۵.
[۷۶]. حسن ابن شعبة الحرّانی، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ ق، ص ۳۷۹.
[۷۷]. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۷ ش، ص ۳۸۱.
[۷۸]. بقره / ۱۵۶.
[۷۹]. علل الشرایع، ص ۴۹۸.

question