مبـارزه تبلیغـی
هنگامیکه امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند آن حضرت فضای مدینه را از کراهت و نارضایتی خود پرکرد، بهطوریکه همه در پیرامون امام یقین کردند که مأمون با نیت سوء حضرت را از وطن خود دور میکند. امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبان ممکن به همهی گوشها رساند. همهی کسانی که باید طبق انتظار مأمون نسبت به او خوشبین و نسبت به امام به خاطر پذیرش پیشنهاد او بدبین میشدند در اولین لحظات این سفر دلشان از کینه مأمون لبریز شد.
مبـارزه عملـی
هنگامیکه در مرو پیشنهاد ولایتعهدی مطرح شد، حضرت به شدت استنکاف کردند و تا وقتی مأمون صریحاً آن حضرت را تهدید به قتل نکرد آن را نپذیرفتند. این مطلب همهجا پیچید که علیبنموسیالرضا (علیهالسلام) ولیعهدی و پیش از آن خلافت را که مأمون به او با اصرار پیشنهاد کرده بود نپذیرفته است. حتی فضلبنسهل در جمعی از کارگزاران و مأموران حکومت گفت من هرگز خلافت را چنین خوار ندیدهام.
مبـارزه سیاسـی
امام فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت که در هیچیک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و مأمون که فکر میکرد فعلاً در شروع کار این شرط قابل تحمل است و بعدها به تدریج میتوان امام را به صحنه فعالیتهای خلافتی کشانید، این شرط را از آن حضرت قبول کرد. روشن است که با تحقق این شرط، نقشهی مأمون نقش برآب میشد و هدفهای او نابرآورده میگشت. مأمون پس از آنكه كار وليعهدی انجام گرفت بارها درصدد بر آمد امام را بر خلاف تعهد قبلی به مشاغل خلافتی بكشاند و سياست مبارزه منفی امام را نقض كند، اما هر دفعه امام هوشيارانه نقشه او را خنثی میكرد.
مبـارزه فرهنگـی
امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظیر بوده است و آن برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان به گوش همه رساند.
مبـارزه اجتماعـی
درحالیکه مأمون امام را جدا از مردم میپسندید و این جدائی را در نهایت وسیلهای برای قطع رابطهی معنوی و عاطفی میان امام و مردم میخواست، امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار میداد. امام در همان مسیر تعیین شده سفر از هر فرصتی برای ایجاد رابطهی جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد. در اهواز آیات امامت را نشان داد، در بصره خود را در معرض محبت دلهائی که با او نامهربان بودند قرار داد، در نیشابور حدیث سلسلهالذهب را برای همیشه به یادگار گذاشت و در جابهجای این سفر طولانی فرصت ارشاد مردم را مغتنم شمرد.
مبـارزه تشکیلاتی
نه تنها سرجنبانان تشیع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند بلکه قرائن حاکی از آن است که وضع جدید امام موجب دلگرمی آنان شد و شورشگرانی که بیشترین دورانهای عمر خود را در کوههای صعبالعبور و آبادیهای دوردست و با سختی و دشواری میگذراندند با حمایت امام علیبنموسیالرضا (علیهالسلام) حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهرهای مختلف نیز قرار گرفتند.