استاد: حجت الاسلام مهدی زمانی فرد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم قال الله الحکیم فی محکم کتابه الکریم یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض له الملک و له الحمد و هو علی کل شیء قدیر
در ادامه تفسیر سوره مبارکه تغابن، در اولین آیه بیان شد که چهار مسئله مهم در رابطه با توحید و خداشناسی مطرح می شود. به سه مسئله اشاره شد و در این جلسه، چهارمین مسئله را بررسی می کنیم.
در آیه مبارکه می فرماید «و هو علی کل شیء قدیر»؛ مسئله چهارم در رابطه با قدرت نامتناهی پروردگار متعال است. کلمه «کل شیء» بر قدرت نامحدود حضرت حق دلالت می کند. صفت قدرت در موجودات دیگر محدود است؛ توانمندی آن ها یک حدی دارد اما قدرت حضرت حق نامحدود است. البته تمام صفات کمالیه حضرت حق نامتناهی است؛ از جمله آن ها صفت قدرت است.
ویژگی های قدرت نامتناهی
قدرت نامتناهی دو ویژگی اساسی دارد؛ اولین ویژگی اینکه قادر بر ایجاد تمام اشیاء است. هیچ شیئی نیست که در مرحله ایجاد از تحت قدرت او خارج باشد و هر شیئی که قابلیت به وجود آمدن داشته باشد، قدرت نامتناهی می تواند او را ایجاد کند و ما در خلقت پروردگار متعال مشاهده می کنیم که چگونه از یک خاکی که بی مقدار است و هیچ چیزی را در ظاهر ندارد، خداوند متعال انواع گیاهان و نباتات و فواکه و میوه ها را از آن می رویاند. لذا قرآن کریم در سوره مبارکه یاسین می فرماید «وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ» نشانه ای از نشانه های قدرت پروردگار این است که زمینی که مرده و در زمستان افسرده است، ما در بهاران او را زنده می کنیم. «اخرجنا منها حبا» از همان زمین انواع حبوبات را خارج می کنیم.
در ادامه می فرماید « وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ » باغ های سر به هم بر آورده ای که از انواع انگورها و خرماها، چشمه هایی که از همین زمین، خدای متعال خارج می کند، این ها همه قدرت های ایجادی خداوند متعال است یا در آیه ای دیگر درباره خلقت انسان که چگونه خداوند انسان را از نطفه می آفریند؟ نطفه، ذره ای آب بد بوی بی مقدار است اما خداوند از آن « وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً » انسانی را ایجاد می کند. حتی آن نطفه خودش کوچکترین قسم آن آب است که از انسان خارج می شود و به آن اسپرم می گویند. حتی با چشم هم قابل دیدن نیست و باید با میکروسکوپ های قوی مشاهده شود. همان اسپرم کوچک، مبدا خلقت یک انسان می شود و خداوند از همان یک انسان کامل را می آفریند که در آغاز سوره انسان می فرماید « هَلْ أَتي عَلَي الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَکُنْ شَيْئاً مَذْکُوراً » آیا نگذشت بر انسان زمانی که در دوران حیات او«لم یکن شیئا مذکورا» آنقدر ریز و کوچک بود که اصلا قابل ذکر نبود. اشاره ای به همان اسپرم ریز و کوچک دارد. قدرت حضرت حق همین شیء کوچک را در مرحله ایجاد و تحول، تبدیل به یک انسان می کند که در ادامه آیات می فرماید « إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ».
• نکته
بعضی ها گاهی از اوقات مرعوب اختراعات و اکتشافات جهان بشری می شوند و می گویند قدرت بشر بسیار بالا رفته است. چه موشک هایی می سازد! چه فضاپیماهایی می سازد! چقدر در فضا رشد کرده است! چه دستگاه های رایانهای می سازد! به فناوری های نانو دسترسی پیدا کرده است و… همه این ها نمونه هایی از قدرت های بشر است اما در مقایسه با قدرت پروردگار اصلا قابل مقایسه نیست؛ چون قدرت خدا آن است که اعطاء هستی می کند و این کار هایی که بشر می کند، هستی نمی دهد بلکه چیز هایی که هستند را کنار هم می گذارد و نمی تواند یک چیزی را از عدم به وجود بیاورد. تمام مهندسان و مخترعان عالم جمع شوند، نمی توانند معطی الوجود باشند بلکه این قدرت خدا است. آیا انسان می تواند یک گیاهی را ابتداءً بدون کمک گرفتن از مواد موجود، ابداء کند؟ ابداء یعنی بدون کمک گرفتن از هیچ چیز خارجی، با محض اراده و مشیت، آن شیء را هستی ببخشد. پس بنابراین قدرت حضرت حق به هیچ وجه با توانمندی هایی که در بشر است، قابل مقایسه نیست.
لذا می گویند فاعل معطی الوجود در عالم هستی فقط یکی است و او خدای متعال است و غیر از او، معطی ترکیب هستند. در قرآن کریم می فرماید « إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً » ای مشرکان آن کسانی که به غیر از خدا به آن ها توجه می کنید، آن ها نمی توانند یک مگس را خلق کنند. خلاقیت یعنی اعطاء وجود و هستی و این فقط در انحصار حضرت حق است.
نقل شده است که یک زندیقی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت شما می گویید خدای متعال بر ایجاد اشیاء قادر است و هیچ کس دیگری قادر نیست! حضرت فرمودند بله ما همین را می گوییم. گفت من هم می توانم موجوداتی به وجود آورم. از قبل تخم های حشرات را آماده کرده و در یک فضای مناسب قرار داده و زمان تولد آن ها سر رسیده بود. آن ظرفی که در اختیارش بود، درپوش آن را برداشت و در همان لحظه حشراتی از درون آن ظرف پرواز کردند و گفت من هم به وجود می آورم. وقتی این جمله را گفت، امام صادق علیه السلام یک نکته ای به او فرمودند که محکوم شد. حضرت فرمودند تو این ها را ایجاد کردی؟ گفت بله. حضرت فرمودند پس بگو کدام مونث و کدام مذکر بودند. پس اولین ویژگی قدرت نامتناهی این است که تمام اشیائی را که قابلیت ایجاد دارند را می تواند ایجاد کند.
• نکته
یک سلسله مواردی اصلا قابلیت ایجاد ندارند؛ مثل محالات ذاتیه. محالات ذاتیه مثل اجتماع نقیضین، اصلا قابلیت ایجاد ندارند. یک شخصی آمد خدمت امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد که شما می فرمایید خدا بر هر چیزی قادر است! حضرت فرمود بله. گفت آیا خدا می تواند این عالم به این بزرگی را در یک تخم مرغی داخل کند در حالی که این تخم مرغ بزرگ نشود و عالم هم کوچک نشود؟ حضرت امیرالمومنین در پاسخ فرمودند که« إنَّ اللّه َ لا يُوصَفُ بِعَجزٍ » خداوند متعال توصیف به عجز نمی شود «و الذی سألته لا یکون» این موردی که تو سوال کردی، از محالات است. محال شیئی نیست که قدرت بخواهد به آن تعلق بگیرد. قدرت باید به یک شیئی تعلق بگیرد « ان الله علی کل شیء قدیر»؛ محالات ذاتیه شیء نیستند بلکه لاشیء و عدم محض اند. هرچیزی که قابلیت ایجاد داشته باشد، قدرت حضرت حق به او تعلق می گیرد و لو به لحاظ عادی برای ما قابل تحلیل و تجزیه نباشد؛ مثل معجزات انبیاء. حضرت موسی سلام الله علیه عصا را میاندازد و آن چوب تبدیل به یک مار بسیار بزرگ میشود. تبدیل شدن عصا به یک مار به لحاظ روند طبیعی برای ما شناخته شده نیست اما امکان دارد و جزو محالات نیست لذا قدرت خدا به آن تعلق می گیرد.
پس اولین ویژگی قدرت نامتناهی این است که هرچیزی که قابلیت ایجاد داشته باشد، می تواند او را هستی بدهد. قدرت خدا اعطاء وجود است با قدرت های دیگر خیلی فرق می کند و هیچ قدرت دیگری نیست که بتواند اعطاء وجود کند. قدرت های دیگر اعطاء ترکیب می کند یعنی آن چیز هایی که موجود اند ترکیب می کنند. قادر حقیقی کسی است که از عدم و نیستی به وجود و هستی آورده است.
دومین ویژگی قدرت نامتناهی، آن است که می تواند تمام آن چیز هایی را که هستند معدوم کند و در برابر قدرت او و اراده او بر نیستی، هیچ چیزی نمی تواند مقاومت کند و خودش را حفظ کند.
پس اولین ویژگی، قدرت بر ایجاد است و دومین ویژگی، قدرت بر اعدام و نابودی؛ لذا ما می بینیم در طول تاریخ وقتی اراده خدا بر نابودی قومی قرار می گیرد، به محض اراده حضرت حق، تمام موجوداتی که هستند، نابود شده و از بین می روند.
در داستان اصحاب فیل، خدا می فرماید « أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» آن قدرت بزرگ در حالی که سوار بر فیل شده، آمده است که خانه کعبه را خراب کند. اصحاب الفیل، اهل سرزمین حبشه و جزو کشور های آفریقایی بودند که اکنون به آن منطقه، سودان گفته می شود اما در سرزمین عربستان اصلا فیل وجود نداشت. لذا وقتی ابرهه با سپاه خودش و سوار بر فیل ها به سمت مکه آمده و به شهر مکه نزدیک شدند، مردم خیلی متعجب شده بودند! چون تا به حال چنین حیوان عظیم الجثه ای را مشاهده نکرده بودند و تمام مردم ترسیده و در خانه های خود مخفی شده بودند.
در سر راه، لشکر ابرهه گله شتران حضرت عبدالمطلبعلیه السلام جد رسول خدا را غارت کردند. به حضرتش خبر دادند و حضرت در آن اردوگاهی که ابرهه اتراق کرده بود، که فردا حمله به خانه کعبه را شروع کند، حاضر شد که با او صحبت کند. به ابرهه گفتند ایشان بزرگ مکه است و باشما کاری دارد. گفت چکار داری؟ گفتند لشکریان شما شتر های من را در مسیر راه غارت کردند؛ من آمده ام آن شتر ها را از شما پس بگیرم. ابرهه یک نگاهی به حضرت عبدالمطلب کرد و گفت: به من گفتند شما بزرگ مکه هستی، من فکر کردم که الان آمدی از من تقاضا کنی که از حمله به مکه صرف نظر کنم در حالی که دیدم یک تقاضای پست و کوتاهی را از من کردی که شتر ها را به تو بدهم!
حضرت عبدالمطلب یک جواب توحیدی و ایمانی به او فرمود: «أَنَا رَبُّ اَلْإِبِلِ وَ لِهَذَا اَلْبَيْتِ رَبٌّ» فرمود من صاحبان این شتر هستم و اما کعبه ای که تو می خواهی به آن حمله کنی خودش یک خدایی دارد. او یک صاحبی دارد. صاحب خودش از خانه خودش دفاع خواهد کرد و من متعهد به او نیستم. شتر های حضرت را پس دادند و صبح به سمت شهر مکه مکرمه برای تخریب بیت الله الحرام حرکت کردند. ناگهان دیدند که آسمان سیاه شد، پرندگان ابابیل که همان پرستوهای کوچک هستند و در دهان آن ها سجّیل است. خاک رس وقتی به آن باران ببارد و سفت شود، به اندازه نخود در می آید که به آن سجیل می گویند. این پرستو ها هر کدام به منقار خودشان یک دانه از این کلوخ های داشتند و از بالا به سر این فیل سوار ها می انداختند و این سجیل از مغز این فیل سوار داخل می شد و از قسمت پایین بدن خارج شده و در بدن فیل فرو می رفت و از شکم فیل خارج می شد و آن فیل و آن سوار بر فیل هر دو بر زمین می افتادند. در یک چشم بر هم زدن این حادثه اتفاق افتاد و ابرهه و تمام سپاهیانش در یک چشم بر هم زدن نابود شدند و فقط یک نفر زنده ماند که خبر این ماجرا را به وطن خودش برساند.
این یعنی قدرت نامتناهی بر اعدام و نابودی ؛ از یک موجود ضعیف چنین توانی را ایجاد می کند و لذا در قرآن کریم می فرماید « وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » لشکریان آسمان و زمین از آن پروردگار متعال هستند. در آیات زیادی از قرآن کریم عبارت«ان الله علی کل شیء قدیر» تکرار شده است که اشاره به همین قدرت نامتناهی خداوند تبارک و تعالی است.
در دعای سحر این طور می خوانیم « اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِی اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَ کُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطِیلَةٌ ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّهَا » در این دعا، اسماء و صفات خدا بیان شده است. جمال، کمال ، بهاء، قدرت، علم و مشیت خدا و… . خداشناسی یعنی این که ما با اسماء حسنی پروردگار و صفات اولیای او آشنا شویم، ارتباط برقرار کنیم و از خدا بخواهیم که معرفت اسماءالله الحسنی و صفاته العلیا را به ما مرحمت کند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته