کرامت: خلاصی از زندان

سال ۹۵ کاروان خدام به زندان زرند کرمان می‌روند. در یکی از دیدار‌ها جوانی بسیار منقلب می‌شود و می‌گوید ۱۳ سال است که به خاطر دیه در زندان گرفتارم و نامه‌ای به خادم همراه کاروان می‌دهد که درون ضریح حضرت رضا (ع) بیندازد. بعد از آن برنامه دیدار با خانواده یک شهید مهیا می‌شود. وقتی خدام به دیدار آن خانواده می‌روند دو قاب عکس روی دیوار می‌بینند و پس از پرس و جو مادر شهید می‌گوید یکی متعلق به شهیدم است و دیگری متعلق به یکی از فرزندانم که ۱۳ سال پیش در یک درگیری کشته شده و الان قاتلش در زندان است. مشخص شد که قاتل همان جوان زندانی است. خدام ماجرا را برای مادر شهید تعریف می‌کنند و مادر با کمال بخشندگی می‌گوید به امام رضا (ع) بخشیدمش.

question