جلسه اول – اصول اقتدار
بحثی که خدمت شما هستیم، بحث جهاد تبیین است. در رابطه با ضرورت تبیین نمی‌خواهیم مصدع اوقات شویم، چون سخنان حضرت آقا را مرور می‌فرمایید و در این مسیر هستید. جهاد تبیین کاری است که بیش از هزار و صدسال است که علمای تشیع همیشه انجام داده‌اند. تبیین چه چیزی؟ تبیین هر گرهی که در ذهن مردم ایجادشده است. یک روزی آن گره توسط وهابیت به وجود آمده، یک روز توسط بهائیت اتفاق افتاده، یک روز توسط احمدالحسن الیمانی بوده، یک روز توسط شاه بوده، یک دوران توسط قاجار بوده، یک دورانی توسط آمریکا یا رژیم غاصب صهیونیستی بوده است. هر دورانی که دشمن گرهی در ذهن مردم ایجاد کرد، علما ورود کردند و آن گره‌ها را باز کردند، گره‌هایی که دیدند دارد دین مردم را از آن‌ها می‌گیرد.
امروز چه چیزی دین مردم را می‌گیرد؟ امروز مهم‌ترین گره‌های ذهنی مردم چه گره‌هایی است؟ یعنی الآن وقتی ما در همین جمع می‌خواهیم باهم صحبت کنیم، معمولاً در رابطه با چه جیزهایی صحبت می‌کنیم؟ چه شبهاتی را باهم مرور می‌کنیم. اگر برویم حرم امام رضا علیه‌السلام، شبهات مردم چیست؟ در تاکسی شبهات مردم چیست؟ آیا شبهات غیر از شبهات حوزه‌ی انقلاب اسلامی است؟ غیر از شبهات سیاسی و اقتصادی است؟ حتی امروز، وقتی پیش امام جماعت مسجد می‌آییم، پیش یک روحانی بزرگوار، در حلقات معرفت حرم، می‌خواهند سؤال اعتقادی بپرسند، شک نکنید پایان سؤال اعتقادی‌اش سیاسی خواهد بود! یعنی اگر آمد و گفت همین اسلام را برای من ثابت کنید؛ شما می‌نشینید برایش یک دهه صحبت می‌کنید، اثبات می‌کنید که قرآن معجزه است، فضیلت اسلام و پیامبر و … را اثبات می‌کنید، یعنی هر چه نیاز دارد را به او می‌گویید، آخرین سؤالی که از شما خواهد پرسید این است: هر چه شما گفتید درست، خروجی این اسلامی که شما گفتید می‌شود این انقلاب اسلامی و خروجی آن کفر و بی‌دینی و مسیحیت و یهودیت که گفتید می‌شود سوئیس و آلمان و کره و …، کدام‌یکی بهتر است؟ چه بگوییم؟
اینجا اگر به مبانی انقلاب تسلط داشته باشید، طوری دفاع می‌کنیم که دستانش را بالا بیاورد و بگوید شما راست می‌گویید، هم اسلام حق بود و هم عصاره‌ی اسلام که این جمهوری اسلامی است، حق است. اگر بلد نباشیم باید چه بگوییم؟ بگوییم آقا تو چه‌کار به جمهوری اسلامی داری! اینجا چه چیزی درست است که اسلامش درست باشد! ولش کن! ما در غرب مسلمان ندیدیم و اسلام دیدیم در این جمهوری اسلامی تنها چیزی که ندیدیم اسلام بود. بعد یک دروغ هم سریع اضافه می‌کند که زمانی که خبر شهادت شهید مطهری را به علامه‌ی طباطبایی دادند، علامه‌ی طباطبایی فرمودند این نظام، یک‌دانه شهید داشت و آن‌هم اسلام بود! طرف هم می‌گوید باریکلا چقدر شما روحانی فهیمی هستید تا حالا هیچ‌کسی را مدل شما ندیده بودم!
ببینید بزرگواران اگر این انقلاب اسلامی باعث افتخار است، چرا تقیه می‌کنیم در دفاع از آن؟؟ اگر هم بد است، تکلیف خودمان را مشخص کنیم و جلوی آن بایستیم. اما عالمانه! بااینکه دفاع از نظام من در همین حدی باشد که روزی پنج‌تا کانال را ببینم و بعد فکر کنم با مشاهده‌ی همین‌ها می‌توانم از نظام دفاع کنم، این حرف حرف اشتباهی است. ن که این جمله را پارها عرض کردم، زیر ۱۷ ساعت مطالعه‌ی روزانه در دفاع از جمهوری اسلامی و مبانی اسلامی ما نمی‌توانیم از نظام دفاع کنیم. بله ممکن است بگوید ما درس داریم، مثل شما بیکار که نیستیم که بنشینیم و فقط کتاب بخوانیم در حوزه‌ی انقلاب اسلامی! خیلی خوب، دو ساعت در روز که می‌توانیم مطالعه کنیم.
چطوری است که وقتی از روح‌الله زم می‌پرسند شما در روز چقدر برای نابودی انقلاب اسلامی در روز کار می‌کردی؟ می‌گوید حداقل ۱۷ ساعت کار می‌کردم! چطوری است که امثال منی که می‌خواهیم تبلیغ انقلاب بکنیم در طول ماه هم ۱۷ ساعت برای نظام وقت نمی‌گذاریم. بعد کم‌کم خودمان یعنی ما که مبلغ انقلاب هستیم جزء اپوزسیون‌های نظام می‌شویم! خودمان می‌رویم دفاع کنیم اما وقتی باهم می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم معلوم می‌شود که خودمان چقدر به این نظام و کارآمدی آن اعتقاد داریم.
……….. حداقل انصاف این است که بگذاریم یک رئیس‌جمهور یک سال بودجه را خودش بنویسد و خودش هم اجرا کند، بعد اگر نتوانست لااقل موضع بگیریم. کی تابه‌حال بعد از صد یا صد و پنجاه روز گفتیم یک رئیس‌جمهور ناکارآمد است. بعد که گفته در این ۱۵۰ روز او ناکارآمد بوده است؟ من شروع کردم به گفتن کارهایی که در همین صد و پنجاه روز انجام‌شده که در چهل سال گذشته انجام‌نشده بود، بعد ایشان می‌گوید: پس چرا این‌ها را صداوسیما نمی‌گوید؟ گفتم اولاً صداوسیما می‌گوید، ثانیاً مگر صداوسیما این‌ها را باید برای ما بگوید؟ او برای مردم است. ما مبلغ این نظام هستیم، خودمان باید تحقیق کنیم نه اینکه خودمان هم در فضای مجازی گیر کنیم. اگر این نظام بزرگ‌ترین خدمات عالم را هم انجام دهد، فضای مجازی این نظام را فحش می‌دهد! ما که قرار نیست این‌طوری باشیم.
در این مدت این دولت جدید بزرگ‌ترین خدمات را هم که انجام داد، چطوری تعبیر شد؟ در ذهن مردم چطور آمد؟ یکی از آن‌ها همین مذاکرات بود که چهل نفر رفتند و یکی از بزرگ‌ترین خدمات و باهوشی این دولت بود. به‌جای اینکه تقدیر کنند، گفتند دورهمی بلند شدند و رفتند! اینکه شما تیم‌های متخصص را ببرید وسط مذاکره تا بحث حقوقی می‌شود نامه را می‌فرستید به تیم حقوقی که سریع چک کنید، همان‌جا می‌گویند ایراد حقوقی دارد، بازدارید صحبت می‌کنید مثلاً می‌رسید به بحث هسته‌ای، یک تیم تخصصی این موضوع هم آنجاست و سریع بررسی می‌کند و… . مگر کسی می‌تواند سر این‌ها را کلاه بگذارد؟ ببینید چقدر تدبیر؟ خوب حالا چه کسی تعریف کرد؟ چه کسی تقدیر کرد؟
این بودجه‌ای که دولت نوشت، جزء بهترین بودجه‌هایی است که در این چهل سال نوشته‌شده است، حالا ممکن است مثلاً یک نفر انتقاداتی هم به مصداق‌هایش داشته باشد. اما باید به اصلش توجه کرد. ما چه چیزی از آن متوجه شدیم؟ اینکه آقا بودجه‌ی حوزه‌ی علمیه و المصطفی و.. را متوجه شدیم. اینکه این بودجه چه می‌کند؟
خلاصه بزگوراران امروزه جهاد، جهاد تبیین است، تبیین در حوزه‌ی انقلاب اسلامی، این وظیفه‌ای است که ما باید انجام دهیم، حضرت آقا هم حکم جهادش را صادر فرمودند و ما به‌عنوان مبلغین انقلاب و اسلام، باید بیاییم وسط میدان و شروع کنیم از مبانی انقلاب دفاع کنیم. البته منظورمان این نیست اگر جایی ایراد دارد، ایراد را نگوییم، نه! دفاع نظام یعنی اینکه آنجایی که خوبی است خوبی را بگوییم و آنجا که بدی است ریشه‌اش را هم می‌گوییم.
حضرت آقا یکی از مهم‌ترین وظایفی که به روحانیت دادند، جهاد تببین است. آقا به چند گروه تابه‌حال فرمودند باید جهاد تبیین انجام دهید: غالبش روحانیون بودند حالا این…. دوشنبه‌ها که توفیق است در حسینیه‌ی آیت‌الله شیرازی من بحث منظومه‌ی فکری حضرت آقا را دارم، چند هفته است رسیده به منظومه‌ی فکری حضرت آقا در بحث جهاد تبیین، ان‌شاءالله هفته‌ی آینده این است که وظیفه‌ی کدام گروه‌ها است که تببین کنند. ولی آقا پارها به امام‌جمعه‌ها گفتند تبیین کنید، به حوزه‌های علمیه و روحانیون گفتند تبیین کنید، به ائمه‌ی جماعات گفتند تبیین کنید، به سخنران‌ها گفتند تبین کنید، یعنی بخش عمده‌ی جهاد تبیین وظیفه‌ی روحانیون است.
عرض کردم، تبیین سخت است، هم فحش می‌دهند، هم بدوبیراه می‌گویند، هم مطالعه‌ی عمیق لازم دارد … .
در این دو جلسه‌ی امروز به ذهنمان آمد که می‌توانیم دو کار انجام دهیم: یکی اینکه سؤالات و شبهات را یکی‌یکی بگوییم و پاسخ دهیم، بگویم شما بزرگواران تشریف می‌برید در یک جلسه‌ای این شبهات پرسیده می‌شود و …
کار دوم این بود که من بیایم دو منبر آماده عرض بکنم خدمتتان و شبهاتی که ذیلش اتفاق می‌افتد را پاسخ دهم، یعنی اگر سروران بزرگوار می‌خواهند بروند یک مسجد، یک حوزه، یک دانشگاه یا جای دیگر تبلیغ کنند، من خودم الآن تبلیغش را انجام می‌دهم، یعنی دو تا منبر می‌روم، یکی در این جلسه و یکی در جلسه‌ی بعدی که بزرگوران در این زمینه دستشان پر باشد، این دو تا منبری که عرض می‌کنم برای هرکدام می‌توانید یک دهه صحبت کنید، خود من سی روز ماه رمضان برای هرکدام صحبت کرده‌ام و می‌شود، سریع و تیتروار مباحثی را عرض می‌کنم که دستتان پر باشد.
اولین موضوع، همین اصول اقتداری است که کتاب آن به شما تقدیم شده است… منابع این سخن امروز در کتاب اصول اقتدار ذکرشده است.
اصول اقتدار
بسم‌الله الرحمن الرحیم
در علوم سیاسی دنیا، می‌گویند کشوری که قدرتمند است ویژگی‌هایی دارد، بعضی پنج، هفت و یا یازده ویژگی برشمردند. مشهور آن هفت ویژگی است که اگر کشوری آن‌ها را داشت روی قدرت آن بحث می‌کنند که حالا ابرقدرت است یا… .
آن هفت ویژگی چیست؟
۱- قدرت نظامی
۲- امنیت داخلی
۳- تأثیرگذاری بر تحولات بین‌المللی
۴- علم
۵- اقتصاد
۶- فرهنگ
۷- نیروی انسانی
این هفت‌تا مظاهر قدرت یک کشور است. ما بیاییم ببینیم وضع کشورمان در این هفت مورد چگونه است.